Abstract: (9050 Views)
هدف این مطالعه، تأملی در ابعادی از تلویزیون به عنوان مهم ترین ابزار ارتباطی جهان مدرن است. پژوهش های معطوف به تلویزیون از زوایای متعدد و تحت پارادایم های مختلف انجام شده است، اما نویسنده در این نوشتار می کوشد از زاویه ی فرهنگ بومی بر ابعاد زیبایی شناسی و فلسفی رسانه تمرکز کند. رسانه های مدرن مانند تلویزیون در فرهنگ غرب متولد شده و ماهیت آنها بر زمینه ای از عناصر و ساختارهای فرهنگی و معناشناختی این قلمرو فرهنگی شکل یافتهاست. بنابراین نوع به کارگیری رسانه ی مدرنی مانند تلویزیون که ماهیت زیبایی شناختی یافته و کارکرد آن در کشورهای غربی، بر اساس مأموریت هایی چون سرگرمی قوام یافتهاست، در دیگر حوزه های فرهنگی و جغرافیایی از جمله ایران، نیازمند بازشناسی ماهوی است تا بتوان در بومی کردن آن تلاش کرد. تا این اتفاق نیفتد، هر گونه تلاش برای انتقال موفق مفاهیم فرهنگی در جغرافیای نوین امکان پذیر نخواهد بود. در این مطالعه بر این نکته تأکید شده که تلویزیون از دل نظام فرهنگی و زیبایی شناختی مدرن سر برآورده است و متقابلاً در ترویج نظام ارتباطی نوین نقش اساسی بر عهده دارد. این نظام نوین تفاو ت های اساسی با نظام سنتی بدون تلویزیون دارد. در ضمن ماهیت تلویزیون با نوعی از هستی شناسی، معرفت شناسی و زیبایی شناسی نسبت دارد که شناخت نسبت های یاد شده از شروط اساسی تصرف در ماهیت این رسانه ارتباطی است. واژگان کلیدی: ماهیت تلویزیون، نظام فرهنگی نوین، هستی شناسی، معرفت شناسی، زیبایی شناسی.
Received: 2013/05/11 | Accepted: 2013/08/11 | Published: 2013/11/22