1- دانشگاه تربیت معلم
2- دانشجوی دکتری دانشگاه تربیت معلم
Abstract: (9942 Views)
لفظ (یا عبارت) گاهی به واسطه تکرار، که یکی از شیوه های تعبیر در زبان شعر است، حاوی دلالت های فنی گوناگون و احیاناً متداخلی است که در جان مخاطب تأثیر می گذارد و این امر به کمک شاعر مستعد و چیره دست که قادر به هدایت سخن به سوی سودمندی و لذت بخشی است ، صورت می پذیرد. ارزش این نوع تکرار در استوار نمودن دلالت ها، فزونی می گیرد؛ زمانی که بهره مندی از واژگان و احساس و اصالت کلامی قرین شاعر باشد. اگر که نقصی در آن باشد، ناگزیر این نقص منجر به لفظ پردازی پیش پا افتاده می شود. افزون بر آن دلیل ناتوانی شاعر در به اختیار گرفتن کامل زمام أسلوب تکرار نیز است.
شعر نو که در بردارنده نیروی تعبیری توانمند در تکرار است، توانسته در ادای مقصود، نزد شاعران بزرگ موفق باشد. همان گونه که این أمر در نزد «سیّاب» پیشگام شعر نو، رخ داده است. به طوری که وی توانسته بر این نیرو دلالت های بسیار بخشد و از فراسوی آن به دنبال تحقق بخشیدن به اهداف متن باشد؛ که متجلی دردلالت بلاغی، شعوری، موسیقایی و تصویری در شش مقطع می باشد. و این نیرو در شعر نوی «سیاب» به منظور رسیدن به دلالت های فنی، ریشه دوانده و توانسته است که زیبایی دلالت را به مخاطب با موفقیت کامل به صورت آمیخته، جاری سازد. و این همان منزلت شعر برتر است که ما را رهنمون به پژوهش پیرامون جلوه ظاهری زبانی و دلالت های ماورایی آن می سازد. این دلالت ها عنصر ریشه دار تعبیر ادبی تکرار هستند.
Received: 2010/01/19 | Accepted: 2010/09/13 | Published: 2011/10/1