جستجو در مقالات منتشر شده


۲ نتیجه برای الشاهنامه


دوره ۱۳، شماره ۱ - ( ۱-۱۴۰۱ )
چکیده

نگارندۀ مقالۀ پیش‏رو رهیافت «چرخش فرهنگی» را در مطالعات ترجمه بهکار می‏بندد تا دریابد چرا قوم‏الدین بُنداری، در سدۀ هفتم هجری، هنگام برگردان مصراع «یکی مهربان بودم اندر سرای» برابرنهادِ واژۀ «مهربان» را «الغلام» برمی‏گزیند. از آنجا که متن شاهنامه عاری از نشانه‏ای است که جنسیت «مهربان» را روشن سازد پس مذکر پنداشتنِ «مهربان» دلیلی فرامتنی دارد. واکاوی الگوی میل و کردوکار جنسی در عصر مترجم، و نیز پیش و پس از آن، نشان می‏دهد که کنش‏مند/سوژۀ مذکر در کردار جنسیِ خود، همزمان به دو کنش‏پذیر/ابژه نظر داشته است: کنش‏پذیر (نا)مذکر و کنش‏پذیر مؤنث. به دیگر بیان برخلاف الگوی میل جنسی معاصر که بر دگرجنس‏خواهی و دوگانۀ مذکر ـ مؤنث استوار است در آن دوره، افزون‌بر دوگانۀ یادشده، حضور دوگانۀ مذکر ـ (نا)مذکر نیز در کردار جنسی هویداست. کاوش در منابع نوشتاری و نانوشتاری، همچون نگاره‏های برجامانده از پیشینیان، آشکار می‏سازد که  ابژۀ (نا)مذکر امرد، مخنث، مأبون و خصی/ خواجه را دربر می‏گیرد که از این میان بنداری به‌سبب کنش‏هایی که در متن شاهنامه به «مهربان» نسبت داده شده، الغلام/امرد را همچون معادلی برای «مهربان» برمی‏گزیند. بدین ترتیب این گزینش نه در هم‏ارزی دو واژه در زبان‏های مبدأ و مقصد که در الگوی میل جنسیِ جامعۀ مقصد ریشه دارد.
 
محمد جوروند، سیما منصوری، مسعود پاکدل، منصوره تدینی،
دوره ۲۹، شماره ۲ - ( ۱۱-۱۴۴۳ )
چکیده

یعدّ الفردوس من المفاهیم المشترکه فی الکثیر من الأساطیر والأدیان. یحاول هذا البحث بالاعتماد علی المنهج الوصفی التحلیلی أن یدرس مفهوم الفردوس ونشأته فی الأدیان المختلفه، وأن یتوقف علی أوجه الشبه والاشتراک فی هذا المفهوم لدی الأدیان المختلفه. إنّ الشبه الموجود والفهم المشترک إزاء قضیه الفردوس بین الأدیان المختلفه یقودنا للاعتقاد بوجود اشتراک مفهومی لهذه المفرده فی الأدیان المختلفه فی العالم. لقد استخدم الإسلام هذا المفهوم عبر کلمه "الفردوس" واعتبرها مقاماً للصالحین والأبرار. وفی الأدیان الأخری تحتل المفرده فی الکتب المذهبیه مفاهیم أوسع من الجنه، فهی تعنی القرب من الله والزلفی إلی الخالق بهدف الخلود والبقاء السرمدی. إنّ الإنسان یودُّ أن یکون کخالقه خالداً إلی الأبد، وأن یتخلص من هاجس الفناء فی الدار الفانیه بعد أن یصل إلی العالم اللامتناهی ویدخل ساحه الخلود المؤبد. فهو یحاول فی هذه الدنیا - بتصور یخلقه فی ذهنه من الفردوس - أن یکوّن لنفسه عالماً یکون شبیهاً بالفردوس. کما سنبحث فی هذه الدراسه، المدن الفردوسیه فی الأرض المدن التی أنشئت تقلیداً لفردوس السماء. کما سنستشهد من خلال الاعتماد علی المنهج الوصفی-التحلیلی بنماذج من الأبطال الأسطوریین فی الشاهنامه الذین حاولوا أن ینشأوافردوساً لهم فی هذا العالم.



 

صفحه ۱ از ۱