استادیار دانشگاه الزهرا (س)
Abstract: (8059 Views)
تمامی بشریّت مشتاق زیستن در جامعه ای آرمانی و نمونه هستند، و به طور کلّی همه ملل و نحل در راه دست یافتن به جامعه ای صالح و نوین تلاش می نمایند. مکاتب فکری نیز به نوبه خود راه های گوناگون و متنوعی را جهت برپایی چنین جامعه¬ای، ارائه کرده اند و به سبب آن روش ها و ضابطه های مختلفی را با امید به تحقّق یافتن رؤیای قدیم انسانیّت، مطرح نموده اند. از این خاستگاه، فیلسوف سعی دارد از طریق راهکارهای فکری عقیدتی که گاه ممکن است آرمان گرایانه وخیال پردازانه باشد، بشریّت را به سعادت، در تأسیس «جامعه ای نمونه» برساند.
ریحانی با اندیشه «آرمانگرا» به مردم جامعه خود برحسب زمانه ای که درآن می زیست، می نگریست تا بتواند با نگرش به واقعیت، اصلاحات چشمگیری را درتمامی جوانب اقتصادی، اجتماعی و سیاسی اجرا نماید، از همین منظر اندیشه آرمان گرای وی با تأثیر پذیرفتن از آرمان شهر افلاطون (428 ق.م) و فارابی (870- 950م) دارای مفاهیمی نوین است، چه، ریحانی شخصیتی مستقلّ از افلاطون و فارابی دارد.
در این پژوهش به دو سبک و روش کار اعتماد شده است. این دو روش، وصفی و تطبیقی است که از طریق آن رهیافت های فکری انسان کامل و نقش خویشتن سازی او در آرمان شهر را از خلال تألیفات متناسب با موضوع تحقیق، همراه با تحلیل متون و توضیح نگرش های شامل و کامل وی پیرامون انسان کامل در آرمان شهر، دنبال می نماییم. همچنین روش مقارنه سعی دارد تا آنچه ریحانی میان قوای جسدی و عقلی و روحی انسان کامل، مورد تمییز قرار می دهد را تبیین نماید.
Received: 2010/05/30 | Accepted: 2011/01/30 | Published: 2011/10/1