گروه الهیات دانشگاه کاشان
Abstract: (9347 Views)
اسباب نزول در تفاسیر روایی جایگاه ویژهای دارد. نگرش مفسران در این تفاسیر از زوایای مختلفی قابل بررسی است. بهرهگیری آنها از روایات در این زمینه و همچنین میزان اعتماد آنها به این قبیل روایات میتواند بیانگردیدگاههای مفسر در ارتباط با اسباب نزول باشد.
تفسیر گران سنگ فیض کاشانی (تفسیر صافی) در حلقه تفاسیر روایی، دارای ویژگیهایی از این جهت است. بهرهگیری از روایات تفسیری در ابعاد گسترده و زوایای گوناگونی چون: بیان سبب نزول در مورد فرد یا افراد، در بیان فرایض و احکام، درشأن ائمه ، در بیان فضای نزول آیات، در بیان تدریجی احکام، در تبیین سؤال مردم، در دفع توهم از مدلول ظاهری آیات و مانند آن از گستردگی و دامنه استفاده از این قبیل روایات در تفسیر یاد شده حکایت دارد. از سوی دیگر نحوه تعامل این مفسر با روایات به ظاهر متعارض در این باب برخاسته از مبنای فقهالحدیثی اوست که در این گونه موارد معمولاً به جمع وتوفیق بین این روایات روی میآورد.
بنابراین، وی نه به شیوه متداول اصولیان که در رویارویی با تعارض اخبار بر اساس قاعده تعادل و تراجیح به دنبال اخبار مورد وثوق می گردند و جز آنچه را که پذیرفتند از اعتبار ساقط می دانند، بلکه بر اساس شیوه خاص خود در روایات تفسیری همواره در جستجوی محملی است، تا به شکلی اینگونه تعارض ها را از میان بردارد . بر این اساس وی با حمل برخی روایات بر تنزیل و برخی دیگر بر تأویل و همچنین به شیوه جری و تطبیق و مانند آن در صدد است به این هدف دست یابد . این پژوهش برای تبیین این شیوه در گونه های مختلف روایات اسباب النزول در تفسیر فیض کاشانی است.
Received: 2009/04/27 | Accepted: 2009/12/23 | Published: 2010/08/1