shahid beheshti university
Abstract: (9380 Views)
دهه های سوم و چهارم قرن بیستم، به ترتیب آغاز پیدایش رسمی داستان کوتاه در ایران و سوریه به شمار می آید، زمانی که پیشگامان اندیشه های نوگرایانه، استفاده از این نوع ادبی را برای ایجاد تحولی ادبی در جامعۀ آن روزگار ضروری دانستند. در این میان، نقش داستان نویسان دو کشور که با استفاده از تکنیک های جدید غربی و خلق داستان هایی برخاسته از متن جامعه توانستند با همتایان غربی خود رقابت کنند، قابل توجه و بررسی است.
نوشتار حاضر با استفاده از مدرسۀ تطبیقی آمریکایی، که مبتنی بر وحدت افکار بشری است، بدون آنکه روابط تاریخی یا زیرساخت های اجتماعی (برخلاف مکاتب تطبیقى فرانسوی و مارکسیستی) را در نظر گیرد، شباهت ها و تفاوت های داستان های پیشگامان داستان نویسی ایران و سوریه را در دهه های آغازین ظهور آن بررسی مى کند.
آغازگران این حرکت در دو کشور، دو قلۀ داستان نویسی و سپس دو نماینده داستان نویسی زنان، نویسندگان مورد بررسی در مقالۀ حاضر هستند.
بررسی تاریخ داستان نویسی در دو کشور نشان می دهد داستان کوتاه ایران، هم به لحاظ زمانی و هم از جنبۀ انگیزشی، آهنگی سریع تر از سوریه داشته است و به همین ترتیب، بسیار زودتر توانسته است شاهد هور نویسندگانی برجسته در این جنس ادبی باشد. این در حالی است که صداهای زنانه در سوریه بیشتر و بلندتر به گوش می رسد.
Received: 2011/05/8 | Accepted: 2011/12/18 | Published: 2012/06/9