Abstract: (4891 Views)
امام علی بن ابی طالب علیه السلام هم برای اداره حکومت و تعیین خط مشی سیاسی داراینظریه هستند و هم فرصت یافته اند – هر چند فرصتی محدود – تا در دوران حکومت و خلافت نظریه خود را مطرح و اعمال کنند . از این رو می توان گفت ایشان نظریه و ایده خود را در آزمون واقعیتهای سیاسی و اجتماعی محک زده اند . بررسی و توجه امام علی ( ع) به مقولاتی از جمله ، قدرت ، حقوق ملّت ، آزادی ، شیوه رفتار با اقلیّتهای دینی و سیاسی حاکی از دیدگاه مبتنی بر نظریه ایشان است . می توان مهمترین مبانی نظریه امام علی ( ع ) در قلمرو حکومت را چنین تعبیر کرد .
الف : مبنای حکومت و قدرت سعادت و کمال جامعه و انسان است از این رو قدرت اصالت ندارد بلکه قدرت و حکومت وسیله است و طریقیّت دارد .
ب : کنترل کننده قدرت و حکومت « عدالت » است عدالت عیاری است که با آن قدرت و حاکم سنجیده می شود .
ج : شریعت معیاری است که حاکم در ارتباط با آن و در تنظیم رابطه خویش با خداوند اعمال حاکمیت می نماید .
دیدگاه امام علی ( ع ) و شیوه عمل او در تقابل با دیدگاه و شیوه رفتار معاویه است . این تقابل اصالت و حقّانیّت دیدگاه و روش امام علی ( ع ) را بهتر نشان می دهد .
در این پژوهش تلاش شده است که کلمات امام علی ( ع ) در نهج البلاغه به عنوان مستند بررسی استفاده شود .
Received: 2003/02/3 | Accepted: 2003/03/5 | Published: 2003/04/3