Tarbiat Modares University
The Journal of Research in Humanities
2383-4269
20
1
0
12
1
موتیف "رود و دریا" در شعر یحیى سماوی
1
18
FA
مرضیه
آباد
رسول
بلاوی
موتیف (که در زبان فارسی به آن درون مایه یا بن مایه یا نگار مایه گفته می شود)، به عنوان عنصری مهم در نقد و تحلیل متون ادبی، در نقد اروپایی مورد توجه قرار گرفته است. اصل کلمه ی "موتیف" فرانسوی است. و در ادبیات به معنای فکر اصلی، یا موضوع یا لفظ تکرار شونده به کار می رود. موتیف ها در شعر، حاوی دلالالت های نمادینی هستند که با روح و اندیشه ها و عواطف شاعر ارتباطی تنگاتنگ و بنیادین دارند.
موتیف ها در شعر یحیى سماوی در اشکال و قالبهای مختلفی همچون مضامین، مفردات و رمز مطرح شده اند. از جمله مهم ترین موتیف هایی که در قالب رمز تجلی یافته "رود"، و "دریا" و متعلقات آن همچون اسطوره سندباد است. این موتیف ها، بسیار در شعر وی تکرار می شوند، اما نه به معنای حقیقی آن ها، بلکه با دلالت ها و دیدگاه های جدید و أغلب به شکل نمادهایی که بر حالت های غربت و ویرانی میهن دلالت دارند. "رود" در شعر سماوی، رمز زندگی و سرسبزی، و رمز میهن، و گاه ویرانی و غارت کشور عراق؛ و "دریا" در شعر وی، رمز ترس و تاریکی و غربت و گام نهادن در مسیر نامعلوم است.
مقاله حاضر بر آن است تا بر مبنای روش توصیفی - تحلیلی، به این واژگان و دلالت های نمادین آن ها بپردازد.
Tarbiat Modares University
The Journal of Research in Humanities
2383-4269
20
1
0
12
1
نشانه شناسی عنوان در دو قصیدهی "شبگیر" احمد شاملو و "لیل یفیض من الجسد" محمود درویش(بررسی تطبیقی)
19
38
FA
فاطمه
بخیت
سعید
بزرگ بیگدلی
ناصر
نیکوبخت
کبری
روشنفکر
نشانهشناسان در نقد جدید، برای عنوان در متن ادبی اهمیت زیادی قائل هستند، چرا که نخستین اشارهای است که متوجه مخاطب می گردد وهمچون کلیدی دلالی است که ساختار متن را در یک یا چند کلمه خلاصه می کند. از طریق عنوان، خواننده به منظور کشف دلالتها و مفهوم و گشودن رمزهای آن، وارد اعماق متن میگردد و به خواننده، امکان شناسایی ماهیت و مضمون متنی را میدهد که برای آن عنوان انتخاب میکند. لیوهوک، ژرار ژنت، هنری میتران، شارل گریفل، راجر روفر و دیگر ناقدان غربی تأثیر زیادی در گشودن این زمینه در برابر ناقدان معاصر، به منظور بررسی، تعریف و تحلیل عنوان داشتهاند، به گونهای که پژوهشهای معاصر به ویژه در دهههای اخیر، به بررسی و نقد همه جانبهی عنوان پرداختهاند. در این مقاله، عنوان دو قصیدهی "شبگیر"، اثر شاعر ایرانی، احمد شاملو و "لیل یفیض من الجسد" اثر شاعر فلسطینی، محمود درویش، تحلیل شده و دلالت کلمهی "شب" در عنوان هر دو قصیده مقایسه می گردد. روش کاربردى در این مقاله توصیفی- تحلیلی و در پرتو ادبیات تطبیقی و مکتب آمریکایی است. نتایج بررسی وتحلیل این دو قصیده حاکی از این است که واژگان"شب" دلالت نمادین آشفتگی و نابسامانی اوضاع جامعهی دو شاعر است.
Tarbiat Modares University
The Journal of Research in Humanities
2383-4269
20
1
0
12
1
کرامت انسانی از دیدگاه حافظ شیرازی و انتشار آن
در جوامع به واسطه شعر حافظ
39
57
FA
کاوس
روحی برندق
این مقاله با تتبع و جست و جوی کامل در دیوان حافظ شیرازی، معانی کرامت انسانی را مورد بحث قرار داده است. برای این منظور نخست معانی متعدد کرامت در علوم و فنون گوناگون ذکر شده است. این معانی عبارت اند از معنای کرامت در لغت که به معنای شرافت و برتری ذاتی شیء یا شرافت در یکی از صفات اخلاقی انسانی است و معانی کرامت در اخلاق، که به معنای تهذیب اخلاق و دوری از دوستی امور پست دنیوی است و معنای کرامت در فقه و حقوق که عبارت از التزام عملی به ارزش های انسانی می باشد و کرامت در حکمت نظری که به معنای عالم عقلی مشابه عالم عینی گردیدن انسان است، و بالاخره کرامت در عرفان -اعم از نظری و عملی - و تصوف اسلامی و در راس این اصطلاحات، معنای کرامت در قرآن و حدیث ذکر شده است. بنابراین کرامت دارای معانی گوناگون است که در علوم و موارد استعمال مختلف کاربرد دارد، و اما کرامت از دیدگاه حافظ شیرازی اگر چه غرض عمده حافظ کرامت عرفانی است، لیکن کرامت در اشعار و غزلیات حافظ منحصر به این معنا نیست ، بلکه حافظ کرامت اخلاقی را در اشعار خود ذکر و در لباس عرفان طرح کرده است و انسان ها را به التزام به آن دعوت کرده است. و این کرامت که در اشعار حافظ طرح شده به واسطه ی انتشار اشعار حافظ در زمان او در بلاد اسلامی و غیر آن انتشار یافته و اشعار او دست به دست چرخیده و تاثیر مضاعف در دل ها گذاشته است. و این همه از اشعار حافظ قابل استفاده است.
Tarbiat Modares University
The Journal of Research in Humanities
2383-4269
20
1
0
12
1
شیوه های قصه گویان در نقل داستانهای قرآنی
57
72
FA
صبحه
عبادی
آذرتاش
آذرنوش
احمد
بادکوبه هزاوه
قصّه گویی پدیده ای است اجتماعی که در جامعه عرب جاهلی رواج داشت. قصّه گویان در شب نشینی های خود به بازگویی روایت های قهرمانان قبایل خود و داستان های ملوک یمن می پرداختند. در دوره اسلامی با توجه به تشکیل حکومتی دینی، قصه پردازان مسلمان، داستان های قرآنی را با آمیزه هایی از سخنان اهل کتاب و اقوام ایرانی، بابلی و یونانی همراه با وعظ و تذکیر نقل می کردند. قصّه گویان برای نقل داستان های قرآنی که در قرآن کوتاه و مختصر آمده است، شیوه های متعددی به کار می بردند. بسیاری از این داستانها به طور کامل در تورات آمده است؛ از این رو برخی از قصه گویان مستقیما از خود تورات استفاده می کردند و برخی دیگر برای تکمیل داستان های خود به اهل کتاب مراجعه می نمودند. بعضی از قصّه گویان نیز داستان ها را از تورات اخذ کرده و با ایجاد تغییر در جزئیات، به آنها صبغه اسلامی می دادند. همچنین قُصّاص از ساخته های ذهنی خود در تکمیل داستان ها استفاده می کردند.
Tarbiat Modares University
The Journal of Research in Humanities
2383-4269
20
1
0
12
1
سیمای "دیگری" در رمان "قبل الرحیل" اثر یوسف جاد الحقّ
73
88
FA
فاطمه
کاظم زاده
عبده
عبود
سعید
بزرگ بیگدلی
رمان "قبل الرحیل" اثر نویسنده ی فلسطینی یوسف جاد الحق از مهم ترین رمان هایی است که به حوادث و وقایع پیش از خروج فلسطینی ها واشغال سرزمین هایشان توسط صهیونیست ها می پردازد. نویسنده در این رمان اطلاعات و دانسته های خود را به روشی هنرمندانه و زبانی زیبا ارایه نموده و آن را با تکیه بر مستندات تاریخی مهمی که درخصوص مراحل اشغال فلسطین در اختیار داشته مزین ساخته است. نویسنده "قبل الرحیل" ذهنیات عرب ها درباره دیگری را به تصویر کشیده است. مقصود از دیگری در این تحقیق که در مقابل "ذات" یا همان "خودی" قرار می گیرد، هر آن کسی است که به فرهنگ عربی منتسب نباشد.
در این رمان نویسنده سیمای "غرب" و "یهود" را بیش از سایرین ترسیم کرده است. چنانچه تصویری خدشه دار و سیاه و منفی از انگلیسی ها، یهودیان ودیگر هم پیمانان شان در اشغال سرزمین فلسطین ارایه کرده است. دکتر جاد الحق همچنین سیمای ذات آگاه عربی را که در برخی شخصیت های داستان متجلی شده، ترسیم می کند وعوامل شکست عرب ها در بازپس گیری حقوق شان از یهودیان را به شیوه ای ادیبانه و زیبا بیان می کند.
Tarbiat Modares University
The Journal of Research in Humanities
2383-4269
20
1
0
12
1
معانی حاشیه ای در پژوهشهای کهن و زبان شناسی نوین
89
106
FA
محمد هادی
مرادی
سیده فاطمه
سلیمی
پژوهش های معناشناختی بر این باور است که کلمات از معانی مشترک وضعی شکل میگیرند که هدف آن، اطلاعرسانی و تبادل اندیشه است سپس این کلمات در سیر تحولات معنایی، معانی عاطفی فردی را ایجاد مینمایند تا نقش اثرگذاری و بلاغی زبان شکل گیرد. اگر معانی را مجموعهای از شبکه های شعاعی بدانیم، این مجموعه از یک مرکز و خطوط حاشیهای تشکیل میگردد؛مرکز دایره، معانی ثابت وضعی را در بر میگیرد و خطوط جانبی متشکل از سایه ی معناها، معانی فرعی را به وجود می آورد. این معنا، زاییدهی ارزش های عاطفی و عناصر بافتبنیان در موقعیتی کاربردگرا است. معانی حاشیه ای، ابتکار نوینی به شمار نمیرود بلکه در پژوهش های کهن فقهی، اصولی، و به ویژه بلاغی با نام هایی همچون «معنای معنا»، «معنای دوم»، «پیرو» و «ضمنی» وارد شده است و تمامی این اصطلاحات مترادف مصطلحات امروزی همچون هامشی، إیحائی، إنعکاسی و حاشیهای میباشد. در این مقاله سعی بر آن است تا مسائل نظری دو دوره مورد واکاوی قرار گیرد:ابتدا به شناخت معانی ثانوی در تقسیم بندی های کهن و معاصر پرداخته سپس نتایجی از آن ارائه میگردد. مسأله قابل تأمل آنکه در مباحث نظری، تضاد به چشم نمیخورد، بلکه تنها نوعی اختلاف سلیقه وجود دارد که به خاطر گرایش های فکری متفاوت است. تمامی پژوهشگران در بیان ویژگیهای بنیادین معانی فرعی با هم اتفاق نظر دارند که میتوان به مواردی اشاره نمود: ارتباط معانی فرعی با عناصر عاطفی، تبلور آن از طریق سیاق زبانی و مقامی و نقش آن در وظیفه اثربخشی. روش کاربردی در این مقاله، توصیفی- تحلیلی است که با استناد به منابع علمی ارائه شده است.