ORIGINAL_ARTICLE إستعمال اصطلاح «أمیرالمؤمنین» فی سلام الخلافه کان استعمال اصطلاح «أمیرالمؤمنین» (1) متداول بکثره و بمعان مختلفه، ومع هذا فقد کان له معنی خاصّ، حاولنا دراسته و تحلیله فی هذا المقاله. وحاولنا إلاجابه علی هذا السؤال: «کیف کان سلام الخلافه، وماهی طریقه استعماله ؟»کان السلام علی الخلفاءطوال التّاریخ بجمله: «السّلام علیک یاأمیرالمؤمنین» متداولاً، وهذا السّلام کان تأییدآّ للخلیفه. أمّا إذا تغیّرت هذه الجمله أو تبدّلت فیکون هذا دلاله علی الاعتراض علی الخلافه والخلیفه. http://aijh.modares.ac.ir/article-1-6674-fa.pdf 2001-07-01 1 10 الخلافه أمیرالمؤمنین سلام الخلافه تاریخ الإسلام خلافت امیرالمؤمنین سلام خلافت تاریخ اسلام کاربُردِ واژه امیرالمؤمنین در سلامِ خلافت کاربرد واژه امیرالمؤمنین در سلام خلافت، کاربردی ویژه بود. در شرح احوال خلفا، عبارت «سَلَّمَ علیه بِالخِلافه» (بر خلیفه، سلام خلافت داد) بسیار دیده می شود. چنین سلامی، بیانگر اعلانِ پذیرش و ابراز وفا داری نسبت به خلیفه سلام شونده بود. این سلام، با عبارت «السّلامُ علیکَ یا امیرالمؤمنین» رواج داشت و بنابر یک رسم، با اذان همراه شد. مؤذّنان، هنگام اذان به خلیفه، سلام خلافت می دادند واورا به اقامه نماز فرا می خواندند. تخطّی از شکل رایج در سلام خلافت و دگرگونه کردن آن، واگوی رفتاری اعتراض آمیز بود که در سه شکل بروز می یافت: سلام عادی، سلام با واژه هایی معنادار، اعراض از اصل سلام یا پاسخ به آن. با گذشت زمان و پیدایش تشریفات در دربار خلفا، سلام خلافت نیز به آدابی چند در آمیخت و عدم رعایت آن آداب، رفتاری نا بهنجار به شمار آمد. http://aijh.modares.ac.ir/article-1-6674-en.pdf 2001-07-01 1 10 صادق آئینه‌وند 1 دانشگاه تربیت مدرس- تهران - ایران AUTHOR علی محمد ولوی 2 دانشگاه الزهرا AUTHOR علی‌رضا شجاعی‌زند 3 دانشگاه تربیت مدرس AUTHOR حامد منتظری مقدم 4 مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی ( ره ) قم AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE تقریر «ولفسن» لنظریه اسبینوزا حول الإراده و مقارنتها بآراء بعض الفلاسفه المسلمین ان الحدیث یدور حول جواز نسبه الإراده إلى الله أو عدمه. ویعد اسبینوزا الفیلسوف الیهودی الشهیر فی القرن السابع عشر من الفلاسفه الذین شککوا بصراحه بجواز نسبه الإراده الى الله. ولم ینکر اسبینوزا بصراحه حریه الإراده لدى الله فحسب بل جعل الحکم ذاته ساریاً على الإنسان. إن ولفسن شارح نظریه اسبینوزا وفی إطار تقریره لنظریه الأخیر أعطى شرحاً حولها وأقر بان اسبینوزا کان فی بحث الإراده الإلهیه متفطنا لآراء فلاسفه القرون الوسطى والفلاسفه العرب الذین قد یکون تعرف على آرائهم عن طریق الفیلسوف الیهودی الشهیر الآخر "ابن میمون" وتأثر بعض الشئ بآرائهم وأفکارهم. ونحاول فی هذه المداخله توضیح وتبیان نظریه اسبینوزا فی مسأله الإراده، کما نتعرض بالتحلیل لتقریر ولفسن وآراء عدد من الفلاسفه المسلمین الذین کان لهم رأی آخر فی الموضوع لنبین بالتالی أن الکثیر من الخلافات بین هؤلاء الفلاسفه الکبار کانت لفظیه بحیث نجد ما وراء الأبحاث اللفظیه، تشابهاً کبیراً فی أفـکار هؤلاء وأن ما هو أصیل بالنسبه لهم، هو توجیه مبحث الإراده بشکل لا ینـال من الذات الإلهیه. http://aijh.modares.ac.ir/article-1-9319-fa.pdf 2024-09-01 11 28 الله الإراده الاختیار الإراده الإلهیه خدا اراده اختیار اراده الهی تقریر«ولفسن» از نظریه اسپینوزا درباره اراده و مقایسه آن با دیدگاه بعضی از حکمای مسلمان سخن بر سر جواز یا عدم جواز نسبت اراده به خداست. اسپینوزا فیلسوف نامدار یهودی قرن هفدهم از جمله فیلسوفانی است که به صراحت در جواز نسبت اراده به خدا تردید افکنده است. او نه تنها صریحاً آزادی اراده را در خدا انکار کرده است بلکه به تصریح، همان حکم را در مورد انسان نیز جاری دانسته است و شارح بزرگ او ولفسن در تقریر خود از نظریه وی، ضمن توضیح نظر وی اعتراف می کند که اسپینوزا در بحث اراده خداوندی به آرای فیلسوفان قرون وسطی و فیلسوفان عرب که احتمالاً از طریق ابن میمون فیلسوف نامدار دیگر یهودی درجریان آن قرار گرفته، متفطن بوده است و تا حدی نیز متأثراز آرا و اندیشه های ایشان شده است. در این مقاله سعی شده ضمن توضیح و تبیین نظریه اسپینوزا در مسأله اراده به تقریر ولفسن، نظر چند تن از حکیمان مسلمان نیز که در همین مسأله اما و اگرهایی داشته اند تحلیل شود تا در نتیجه نشان داده شود که بسیاری از اختلافات میان این بزرگان لفظی بوده و در ورای بحث های لفظی مشابهت های زیادی میان تفکر ایشان یافت می شود و آنچه نهایتاً برای جمله آنها اصالت دارد سمت و سو دادن بحث اراده به صورتی است که کمال خداوندی و شأنیت الهی کمترین خدشه ای نبیند. http://aijh.modares.ac.ir/article-1-9319-en.pdf 2024-09-01 11 28 زهره توازیانی 1 دانشگاه الزهرا AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE التأثیر الفکری المتبادل بین الإمامیه والمعتزله فی عصر البویهیین لقد کان القرن الرابع - بعد وصول البویهیین إلى سده الحکم - مسرحاً لتطورات فکریه وحضاریه واسعه، وخاصه بغداد التی کانت محلاً للعدید من الجماعات والفرق، حتى صارت مدینه لاتباع الأدیان والمذاهب الإسلامیه المختلفه، وفی هذا السیاق کانت العلاقات بین المعتزله والامامیه وعلاقاتهم الوثیقه بالبویهیین سبباً فی حصول تطورات هامه وحتی نتمکن من معرفه التأثیر المتبادل بین الإمامیه و المعتزله سنحاول فی هذا البحث دراسه التأثیر الفکری المتبادل بینهما. وعلى الرغم من أن أکثر الأبحاث الفکریه تحمل صبغه کلامیه إلا أن هذا البحث یقوم بدراستها من وجهه نظر تاریخیه، کما یقوم بدراسه کل مسأله على حده مع بیان تأثّر کل فرقه بالأخری مع ذکر الأمثله. من جدیر بالذکر أن التأثیر المتبادل المبحوث عنه هنا أعم من العلاقات الودیه والنزاعات، وبما أن علاقاتهم فی الأساس کانت مبنیه على التخاصم والنـزاع ثم تحولت بصوره تدریجیه إلى علاقات ودیه وتوافقیه، لذا تمت إضافه أمثله تشیر إلی الخصام والنـزاع القائم فیما بینهم آنذاک. http://aijh.modares.ac.ir/article-1-6702-fa.pdf 1970-01-01 29 62 التأثیر المتبادل التأثیر الفکری المتبادل المعتزله البویهیون الإمامیه الأصول الخمسه والعقلانیه تعامل تعامل فکری امامیه معتزله آل بویه امامت اصول پنج گانه عقل گرایی و تقابل تعامل فکری امامیه با معتزله در دوره آل بویه قرن چهارم هجری با قدرت گیری آل بویه و اقدامات تمدنی آنان، عصر تحولات فکری و تمدنی گسترده ای بود، به ویژه این که بغداد محل حضور گروه ها و فرقه های متعدد بوده و گردهم آیی پیروان ادیان و مذاهب مختلف اسلامی در این شهر رقم خورد. در این شهر، سه جریان نمود آشکاری داشتند؛ جریانی با تآکید بر محور بودن عقل در تفسیر دین و جریانی در برابر آنان بر سنت و دوری از حاکمیت عقل میدان دار بودند و جریان سوم بر اعتدال در استفاده از عقل و نقل اصرار داشتند. در این راستا معتزله عقل گرا و امامیه باورمند به عقل و نقل، در فرایند تحولات فکری نقش کلیدی بازی کردند و بسیاری از حوادث به رویکردها و عملکردهای این دو فرقه مرتبط بوده است. از سوی دیگر پیوند معتزله و امامیه با یکدیگر و ارتباط تنگاتنگ آنان با آل بویه شیعی سبب تحولات قابل توجهی گردید. بر این اساس این نوشتار در پی بررسی تعامل فکری امامیه و معتزله در دوره آل بویه است تا در نتیجه، چگونگی تآثیر و تآثر آنان را بر یکدیگر مورد بحث قرار دهد. گرچه بسیاری از مباحث فکری رنگ کلامی دارد اما این نوشتار این مسایل را از منظر تاریخی به بحث می گذارد و هر مسآله و محور را جداگانه بررسی کرده و تآثیرپذیری هر گروه را با ذکر شواهد بیان می دارد. لازم به ذکر است که تعامل مورد نظر این نوشتار اعم از روابط دوستانه و تقابل است؛ از این رو به دلیل این که اصل در روابط آنان تقابل و ناسازگاری بوده و به تدریج به دوستی و ارتباط همراه با سازگاری کشیده شدند، شواهدی بر تقابل بین آنان نیز افزوده شده است. http://aijh.modares.ac.ir/article-1-6702-en.pdf 1970-01-01 29 62 محمد علی چلونگر 1 دانشگاه اصفهان AUTHOR سید اصغر محمودآبادی 2 دانشگاه اصفهان AUTHOR محمدرضا بارانی 3 دانشگاه اصفهان AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE الغربه فی الشعر العربی (الشاعر العراقی المهاجر نموذجاً) لمصطلح الإغتراب مدلولات عدیده و متباینه أحیاناً فی العلوم الإنسانیه، و من هذه المفاهیم: الشعور بالغربه و عدم التجانس مع المجتمع نتیجه للظروف السیاسیه و الاجتماعیه و الثقافیه. و قد ینعکس هذا الإغتراب على سلوک الفرد و تعامله مع الآخرین و على أسلوبه فی الحدیث، خاصّه إذا کان الفرد من طبقه الشعراء أو الفنّانین. و الأدب العربی من بدایه نشأته و حتى یومنا هذا حافل بأنواع الإغتراب الذی کان یعانیه الشعراء فی الظروف المختلفه. تعرض هذه الدراسه نماذج من الإغتراب فی الشعر العربی و أسبابه و من ثمّ تعرّج على دواعی الإغتراب فی البلاد العربیه المعاصره، و هی عباره عن: التجزئه والتفتت الإجتماعی حیث سیاده فئه قومیه أو طائفیه على الباقی، هیمنه الدوله على المجتمع وانعدام المجتمع المدنی، تسلّط الأنظمه الإجتماعیه القسریه، کالأحزاب الحاکمه والقبائل والعشائر البدویه وما شابه ذلک، الإستغلال الطبقی والظلم والحرمان والقهر ووجود فجوات عمیقه بین الضعفاء والفقراء من ناحیه، والأقویاء والأغنیاء من ناحیه أخرى، التبعیّه والسیطره الخارجیه على الموارد العربیه بالتحالف مع الحکام والطبقات المهیمنه، طقوسیه الماضویه اللاعقلانیه. وفی الختام یتناول المقال نماذج من الإغتراب فی شعر المهاجرین العراقیین، حیث یعدّ أهمّ سمه تمیّزه عن غیره. ویبدو أنّ شعر هؤلاء یشترک فی ثلاثه أنماط من الإغتراب هی: الإغتراب المکانی و الإغتراب الزمانی و الإغتراب السیاسی. http://aijh.modares.ac.ir/article-1-2490-fa.pdf 2026-06-01 63 75 الإغتراب شعر المهاجر العراقی دواعی الإغتراب اغتراب شعر مهاجران عراقی عوامل بروز اغتراب پدیده غربت در شعر عربی با بررسی موردی شاعران عراقی مهاجر اصطلاح ( اغتراب ) یا ( Alienation ) دارای مفاهیم و مدلولات فراوانی است. به طوری که اندیشمندان عرصه علوم انسانی را تعریفات گوناگون و متفاوتی از آن است. یکی از مدلولات این اصطلاح، غربت زدگی و احساس بیگانگی و ناهمگونی با جامعه پیرامون است. این احساس به طور عمدی یا ناخودآگاه بر رفتار و گفتار افراد غربت زده اثر می‏گذارد، به ویژه اگر این افراد از گروه هنرمندان و شاعران باشند. تاریخ ادبیات عربی مملو از نمونه‏های فراوان غربت زدگی و جامعه گریزی است. در این گفتار سعی بر آن است که ضمن ارائه نمونه‏هایی از غربت زدگی در شعر عربی، علل و اسباب این پدیده تبیین شود، و سپس پدیده حادّ غربت زدگی و جامعه گریزی در شعر مهاجران عراقی بررسی گردد. عوامل فراوانی باعث بروز اغتراب در جوامع بشری‏اند از جمله: ناهمگونی قومی و نژادی جامعه به گونه‏ای که منجر به بروز تبعیض گردد، سلطه‏گری و زور مداری حاکمان، اختلاف طبقاتی و بی عدالتی اجتماعی، سنت زدگی افراطی و غیر عقلایی، و وابستگی اقتصادی، سیاسی کشور به کشورهای سلطه جو. عوامل فوق، که در دوران حاکمیت حزب بعث بر عراق نمود بیشتری داشت، و نیز بروز جنگ‏های خانمان سوزی که هیچ توجیه منطقی نداشت، منجر به مهاجرت میلیون‏ها مخالف گردید. در پایان این گفتار به سه نوع از اغتراب ( مکانی، زمانی و سیاسی ) که خصلت عمومی و مشترک در شعر مهاجران عراقی است اشاره نمودیم. http://aijh.modares.ac.ir/article-1-2490-en.pdf 2026-06-01 63 75 جعفر دلشاد 1 دانشگاه اصفهان AUTHOR عبدالغنی ایروانی زاده 2 دانشگاه اصفهان AUTHOR حامد صدقی 3 دانشگاه تربیت معلم تهران AUTHOR سید عدنان اشکوری 4 دانشگاه اصفهان AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE مقارنه بین حسّان بن ثابت الأنصاری و الخاقانی الشروانی فـی المدائح النّبویه حینما جاء فجرالإسلام و شرع النّاس یدخلون فـی دین الله أفواجاً، ضَعُف الشّعر العربـﻰّ شیئاً فشیئاً، بسبب انشغال النّاس بالمفاهیم القرآنیه. ثمّ تطوّرت الأحداث فـی ذاک الزّمن و أخذ بعض الشعراء المشرکین یوجّهون سهام أشعارهم إلی النّبـﻰ (ص) و أصحابه، و سرعان ما قام شعراء آخرون من المسلمین، أمام تلک الأفواه المنحرفه و نظموا کثیراً من الأشعار فـی هجو هؤلاء و فـی الدّفاع عن النّبـﻰّ (ص) و الدّین الجدید . و لما استأثر الله – سبحانه و تعالی – نبیه المکرّم إلی جوار رحمته، لم تخمد أضواء هذا الشعر، بل جری علی لسان الشعراء الملتزمین بحیث صار غرضاً یزدهر مع الأیام حتّی سمّـی بالمدائح النّبویه. أمّا هذه الدراسه فقد ارتکزت علی المضامین و الأسالیب الشعریه فـی المدائح النّبویه لدی شاعرین کبیرین، فـی الأدبین العربـی و الفارسـی، هما: حسّان بن ثابت الأنصاریّ (شاعر الرّسول) و الخاقانـی الشروانـی (حسّان العجم) . http://aijh.modares.ac.ir/article-1-6715-fa.pdf 2024-09-01 77 94 المدائح النّبویه حسّان بن ثابت الأنصاری حسّان بن ثابت الأنصاری الخاقانـی الشروانـی مدایح نبوی خاقانی شروانـﻰ مقایسه بین حسّان بن ثابت الانصاری و خاقانی شروانی در مدایح نبوی با دمیدن خورشید اسلام و آغاز ایمان توده های مردم به این دین، و نیز بدلیل گرایش مردم به آموزه های قرآنی، شعر عربی به تدریج به سستی گرایید. سپس، رخدادهایی در آن زمان به وجود آمد که برخی از شاعران گمراه، تیرهای سخن خویش را روانه پیامبر (ص) و اصحابش نمودند و دیری نپایید که شاعران مسلمان نیز در برابر آن گمراهان، ایستادگی نموده و شعرهای فراوانی را در هجو آنان و در دفاع از پیامبر (ص) و اسلام، سرودند . و چون پیامبر رحلت نمود و به ملکوت اعلی پیوست، پرتوهای این شعر خاموش نشد بلکه هماره بر زبان شاعران متعهد، جاری بوده تا اینکه با گذر زمان، رشد کرده و با عنوان «مدایح نبوی» شناخته شد. این پژوهش، به بررسی مضمون و ساختار مدایح نبوی در شعر حسّان بن ثابت (شاعر پیامبر (ص)) و خاقانی شروانی (حسّام العجم) از شاعران بزرگ ادب تازی و پارسی، می پردازد. http://aijh.modares.ac.ir/article-1-6715-en.pdf 2024-09-01 77 94 ‌تورج زینی وند 1 دانشگاه رازی AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE التفسیر الموضوعی، تعریفه، أقسامه، مشروعیته، علاقته بأنواع التفاسیر الأخرى التفسیر الموضوعی اتجاه جدیده فی الدراسات التفسیریه یحاول أن یفسر قضایا محدده فی القرآن الکریم یتمایز عن الطریقه السائده فی التفسیر طیله القرون التی سبقت القرن الرابع عشر الهجری والتی عرفت باسم طریقه التفسیر التجزیئی أو التسلسلی أو الموضعی. وسبب نشوء هذه الظاهره هو التطورات العظیمه التی حصلت فی واقع المسلمین على مختلف الصعد اجتماعیاً وسیاسیاً وثقافیاً وإصلاحیاً والتحدیات التی واجهت المسلمین فی مختلف مجالات الحیاه وتطلبت من علمائهم رداً وموقفاً سریعاً لا یستطیع انتظار الفراغ من تفسیر القرآن من أوله إلى آخره على طریقه التفسیر الترتیبی مما أضفى على التفسیر الموضوعی أهمیه وفوائد کثیره. ومع أن عقودا عدیده مرت على الکتابات التی تعرضت للتفسیر الموضوعی إلا أن تباینا لا زال یلقی بظلاله على عدد من القضایا المرتبطه بالتفسیر الموضوعی من قبیل المراد بالتفسیر الموضوعی بشکل دقیق. وعند إطلاقه على أی نوع من أنواعه یدل؟ بمعنى هل یدل على التفسیر الموضوعی فی القرآن کله أم على التفسیر الموضوعی للسوره أم على التفسیر الموضوعی للمفرده القرآنیه؟ ثم ما هو المراد من الموضوع وضوابط تحدیده وبحثه وهل یجب أن یکون کما یقول سماحه المجاهد الشهید السیّد محمد باقر الصدر من خارج النص أم أنه یمکن أن یکون الموضوع من النص بدایه ونهایه؟ ثم ما هی دلائل مشروعیه هذا النوع من التفسیر وکیف یجاب عن الإشکالات الکثیره التی وجهت إلى التفسیر الموضوعی والناشئه أساسا من عدم وضوح الجانب النظری للتفسیر الموضوعی أو من سوء ظن مسبق به وبمن تبناه. http://aijh.modares.ac.ir/article-1-6719-fa.pdf 2030-04-01 95 117 التفسیر الترتیبی التفسیر الموضوعی أنواع التفسیر الموضوعی التفسیر الموضوعی للسوره المناهج التفسیریه تفسیر ترتیبی تفسیر موضوعی انواع تفسیر موضوعی روش تفسیر موضوعی تفسیر موضوعی سوره ای روشهای تفسیری تفسیر موضوعی، ماهیت ونسبت آن به دیگر أنواع تفسیر تفسیر موضوعی گرایشی نو در پژوهشهای تفسیری ناظر بر تفسیر موضوعات مشخصی در قرآن کریم است که با روشهای مرسوم تفسیری پیش از قرن چهاردهم هجری تفاوت دارد؛ یعنی همان تفسیرهایی که به صورت آیه به آیه یا آیات پی در پی با مواضیع جداگانه به تفسیر آیات می پردازد. این پدیده در پی تحولات عظیمی در عرصه های اصلاح طلبی اجتماعی، سیاسی، فرهنگی ایجاد شد و حیات مسلمانان را دستخوش چالشهایی کرد که از رهگذر آن خواستار عکس العملها وموضع گیرهای سریع از سوی علما شدند ودیگر مجالی برای تفسیر ترتیبی وآیه به آیه قران نبود وبدین گونه بر اهمیت وضرورت تفسیر موضوعی قرآن افزوده شد. اینک، اگرچه دهها سال از نگارش تفاسیر موضوعی قرآن می گذرد، اما همچنان در زمینه چارچوب دقیق تفسیر موضوعی ابهامات زیادی وجود دارد وهنوز نوع یا انواع آن به روشنی تعیین نشده است و سؤالهایی هم چنان مطرح است، از جمله: آیا تفسیر موضوعی ناظر بر کل قرآن است یا بر یک سوره یا بر مفردات و واژگان قرآن و اصولا مراد از موضوع چیست و چه معیارهایی برای آن تعیین می شود؟ آیا این معیارها همچنانکه آیت الله شهید سید محمد باقر صدر می گوید از خارج متن یا برخاسته از خود متن است از ابتدا تا انتهای آن؟ افزون بر آن، دلایل مشروعیت این نوع تفسیر چیست وچگونه می توان ایرادهایی فراوانی را که بر آن گرفته شده پاسخگو بود؟ این همه برخاسته از ابهامات نظری است که در تفسیر موضوعی وجود دارد ونیز بدبینی هایی که نسبت به آن و پدیدآورندگان آن وجود دارد. http://aijh.modares.ac.ir/article-1-6719-en.pdf 2030-04-01 95 117 کاظم قاضی زاده 1 دانشگاه تربیت مدرس AUTHOR محمد علی لسانی فشارکی 2 دانشگاه تربیت مدرس AUTHOR محمدعلی مهدوی راد 3 دانشگاه تربیت مدرس AUTHOR ریاض الأخرس 4 دانشگاه تربیت مدرس AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE أصول تأویل آیات الذکر الحکیم عند الفیض الکاشانی ونقدها استحوذ ادراک المعانی الباطنیه للقران الکریم الى جانب المعانی الظاهریه، او بتعبیر آخر النزوع نحو التأویل مشفوعاً بالتفسیر، استحوذ على اهتمام المعنیین منذ القدم، وفی هذا الخضم یُعدّ الفیض الکاشانی من جمله المفسرین الذین اتجهوا اتجاهاً باطنیاً نحو تفسیر آیات الذکر الحکیم منطلقاً فی ذلک من خلفیاته العرفانیه وروایات ائمه أهل البیت (ع)، معتقداً ان التأویل أبعد من مدلول اللفظ وهو یتجلى فی المعانی الحقیقیه وروح الالفاظ وباطنها، ولایتسنى معرفه ذلک الا بالرجوع الى عالم المعنى وفتح أبواب الملکوت. ویمکن أن نلاحظ تأثیر هذه النظره على بعض المفسرین أمثال العلامه الطباطبائی الذی شیّد صرحاً شامخاً لمااختاره الفیض من حقیقه التأویل. وکان هذا المفسر الکبیر یعتقد - من خلال رؤیته التاویلیه واحاطته بالآیات التی نزلت فی حق أهل البیت (ع) وایمانه بقاعده الجری والتطبیق - أن أحکام آیات الذکر الحکیم لاتختص بزمان دون زمان بل تعم الأزمنه کافه وسائر الموارد المشابهه التی تتفق مع شأن النزول . ان تقییم ومناقشه هذا التأویل رهن بفک رموزه ومناقشه الاصول التی اعتمد علیها الفیض الکاشانی ونقدها. http://aijh.modares.ac.ir/article-1-11826-fa.pdf 2024-02-01 119 131 الفیض الکاشانی التفسیر التأویل باطن القرآن قاعده الجری والتطبیق فیض کاشانی تفسیر تأویل باطن قرآن قاعده جری و تطبیق نقد و بررسی مبانی فیض کاشانی در تأویل آیات قرآن از دیر باز درک معانی باطنی قرآن در کنار معانی ظاهری و به تعبیری گرایش به تأویل همراه تفسیر، در کانون توجه اندیشمندان این حوزه قرار داشته است. در این میدان فیض کاشانی از جمله مفسرانی است که با بهره گیری از روایات ائمه معصومین (علیهم السلام) و اندوخته های عرفانی، رویکردی باطنی به آیات قرآن دارد. وی تأویل را فراتر از مدلول لفظ و به مثابه معانی حقیقی و روح و باطن الفاظ می داند که دستیابی بدان جز به رهنمون شدن به عالم معانی و گشایش ابواب ملکوت میسر نیست. تأثیر این گونه نگرش را می توان در برخی مفسران دیگرچون علامه طباطبایی (ره) یافت. به طوری که آنچه را فیض درحقیقت تاویل بیان نمود وی آن را به خوبی معماری کرد. فیض کاشانی در نگاه تأویل گونه خود به قرآن و آیاتی که در شأن اهل بیت (علیهم السلام) نازل گردیده با اعتقاد به «جری و تطبیق آیات»، احکام آنها را محدود به زمان خاصی نمی شمارد بلکه آنها رادر همه زمانها جاری نموده و بر موارد مشابه با مورد نزول منطبق می نماید. ارزیابی تأویلات وی از آیات قرآن نیازمند تبیین رمز و راز تأویل از نگاه او و نقد وبررسی مبانی او در این قبیل تأویلات است. http://aijh.modares.ac.ir/article-1-11826-en.pdf 2024-02-01 119 131 محمد علی لسانی فشارکی 1 دانشگاه تربیت مدرس AUTHOR سید محمد باقر حجتی 2 دانشگاه تهران AUTHOR رحمت الله عبدالله زاده آرانی 3 دانشگاه تربیت مدرس AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE نشأَه المرجئه إنَّ ظهور الفکره و الرغبه الارجائیه فی ظروف بعد تطوّر المجتمعات البشریّه أمر حتمی لکن البواعث المؤثّره فی ظهورها و نموّها لا یزال قابلاّ للبحث و الدّراسه. وقد حدثت تطوّرات اساسیّه و أثیله بعد تألیف الحکومه النّبویه فی المدینه المنوّره بدأتْ من المجتمع العربیّ وامتدّت إلی فصائل هامّه من المجتمعات البشریّه. وکان لهذه التطوّرات صدیً عظیمٌ فی صعید الحیاه الاجتماعیّه للمجتمع و بین مفکری القرون الهجریّه الاولی. إن نشأه التّیار الإرجائی الهامّ و المؤثّر کانت حصیله هذا الصّدی العظیم الذی دعمتهُ المجالات الفکریّه، والإقتصادیّه و الثّقافیّه المختلفه. إن قضیه نشأََه الفرق موضوع یحتاج إلی دراسه و بحث واسع و عمیق. سلکت المرجئه طریق الإنحیاز حقاًّ بعد إنهیار النّظام الأمویّ و اصبحت علی بساط النّقد و الاحتجاج المستمر من قبل المذاهب الاسلامیّه. فمن هذا المنطق تبدّد کثیرٌ من تراثها الفکریّ و حقائقها التّاریخیّه او رُویت أخبارها منْ قبل معارضیها، لذلک نواجه صعوبات جمّه فی الحصول علی حقائقها و نحتاجُ إلی وسائط و معدّات و مناهج کثیره فی البحث. درسنا فی هذا البحثِ نشأَه المرجئه الفکریه و السّیاسیّه بعد جهد جهید و الأخذ بالمناهج و التّقاریر المختلفه و بعض التّقاریر المتناحره الّتی وردتْ فی المصادر التّاریخیّه فتمّ تحلیل البواعث الدّینیه الخارجیّه و الدّاخلیه الّتی ادّت إلی نشأه المرجئه و تطوّرها استناداً علی المصادرالقدیمه. http://aijh.modares.ac.ir/article-1-12026-fa.pdf 2024-02-01 133 160 المرجئه القاعدون المعتزله السیاسیّه مرجئه قاعدین معتزله سیاسی خاستگاه مرجئه هر چند ظهور اندیشه و علایق ارجایی در شرایط پس از تحول در جوامع انسانی قطعی است، اما عوامل مؤثر در پیدایش و رشد آن همیشه قابل بررسی است. پس از تشکیل حکومت نبوی در مدینه؛ تحولات ساختاری عمیقی ابتدا در جامعه عربی و سپس در بخش مهمی از جوامع بشری واقع شد. این تحولات در عرصه حیات جمعی جامعه و هم در میان متفکران سده های آغازین هجری انعکاسی وسیع یافت. یکی از جلوات این انعکاس پیدایش جریان مهم و تأثیر گذار ارجاء است که زمینه های فکری، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی عدیده ای آن را پشتیبانی می کند. این زمینه های خاستگاهی، موضوعی است که نیاز به مطالعه و تحقیق عمیق و وسیع دارد. از آنجا که مرجئه پس از فرو پاشی حکومت بنی امیه عملاً راه انحطاط پیمودند و همواره در معرض انتقاد و اعتراض مذاهب مختلف اسلامی قرار داشته اند، مواریث فکری و بسیاری از واقعیتهای تاریخی مربوط به آنان یا از میان رفته و یا عمدتاً توسط مخالفانشان گزارش شده است. از این رو، حصول به واقعیت نسبت به آنان دشواریهای خاصی دارد و نیازمند استفاده از ابزارها و روشهای گوناگون است. در این مقاله کوشش شده است با بهره گیری از بعضی از این روشها و استفاده از گزارشهای متفاوت و بعضاً متناقضی که در منابع تاریخی وجود دارد، خاستگاه فکری و سیاسی مرجئه مورد بررسی قرار گیرد. عوامل درون و برون دینی زمینه ساز پیدایش و رشد مرجئه، مستند به گزارشهای منابع متقدم معرفی و تحلیل شده است. http://aijh.modares.ac.ir/article-1-12026-en.pdf 2024-02-01 133 160 علی محمد ولوی 1 دانشگاه الزهرا AUTHOR صادق آئینه‌وند 2 دانشگاه تربیت مدرس- تهران - ایران AUTHOR حسین مفتخری 3 دانشگاه تربیت معلم AUTHOR علی غلامی دهقی 4 مؤسسه پژوهشی امام خمینی AUTHOR