ar
jalali
1428
4
1
gregorian
0
1
1
14
2
online
1
fulltext
fa
الدعوه الی الاصلاح الدینی فی ایران المعاصره واثرها علی بلوره التنمیه المعرفیه
اصلاحطلبی دینی در ایران معاصر و تاثیر آن بر شکلگیریتوسعه دانایی محور
إِثر التطورات الفکریه الناتجه عن مواجهه المسلمین للافکار الغربیه لاسیما حادث الثوره الدستوریه فان ایران قامت بتربیه واعداد مفکرین ومصلحین دینیین کبارا.
ویمثل العمل للنهوض بالفکر الدینی واظهار العناصر المعرفیه فی الاسلام للرد علی قضایا الساعه
بیت القصید فی افکار وتصورات هولاء. ان الخطاب السائد فی فکر هولاء المصلحین یتمثل فی مقوله التناغم بین تزاید الرویه العالمه (المعرفه) وقدره الدین الاسلامی علی الرد علی المشاکل الکلامیه والعقائدیه والاجتماعیه والثقافیه.
ونتطرق فی هذا المقال الی الافکار الاساسیه وخطاب التنمیه المعرفیه لعدد من المفکرین الدینیین الاصلاحیین. بدایه وفی قسم النبذه التاریخیه نتناول اراء جمال الدین اسد ابادی وایه الله نائینی وایه الله طالقانی والاستاذ محمد تقی شریعتی . ومن ثم نتطرق الی اراء وافکار المفکرین التالیه اسمائهم وهم: 1- المهندس مهدی بازرکان: المفکر وواضع نظریه القدره العلمیه للاسلام فی عقدی الثلاثینات والاربعینات للسنه الهجریه الشمسیه. وقد بذل جهوده لاظهار الابعاد العلمیه للتعالیم الدینیه.
2- الدکتور علی شریعتی: وقد سعی من خلال الاعتماد علی الرویه التوحیدیه فی الاسلام والافاده من الاسالیب والنظریات السائده فی مجال علم الاجتماع والعلم والادیان التطرق الی قدرات الاسلام باعتباره مدرسه فاعله فی الحیاه الاجتماعیه. ان الاقتراح القاضی بالافاده من عنصر "العلم" و "الزمان" فی عملیه الاجتهاد موشر علی اهتمامه بالخطاب المعرفی ودوره فی احیاء الفکر الدینی وتقدیم تعالیم الاسلام بما یتناسب والعصر والتکنولوجیا والحضاره الحدیثه.
3- ایه الله مطهری: وقد عمل من خلال الترکیز والاهتمام علی الاسس العقلانیه للاسلام علی ابراز دور العقلانیه والمعرفه فی تنمیه وازدهار الفکر الدینی ومعالجه المشاکل العلمیه والعملیه للمجتمع الاسلامی.
در پی تحولات فکری ناشی از مواجهه مسلمانان با اندیشههای غربی و به خصوص واقعه مشروطه، سرزمین ایران متفکران و مصلحان بزرگ دینی را پرورش داد. شاه بیت اندیشه آنان کوشش برای ارتقا اندیشه دینی و نشان دادن عناصر معرفت گرایانه اسلام جهت پاسخگویی به مسائل روز است. گفتمان غالب در اندیشه این مصلحان مقوله تناسب افزایش نگرش عالمانه (دانایی) با توانایی دین اسلام در پاسخگویی به مشکلات کلامی، اعتقادی، اجتماعی و فرهنگی است.
در این مقاله به طرح اندیشههای کلیدی و گفتمان توسعه دانایی محور چند متفکر دینی اصلاح طلب میپردازیم. ابتدا در بخش تاریخچه به طرح آرای سید جمال الدین اسدآبادی، آیت اله نائینی، آیت اله طالقانی، استاد محمدتقی شریعتی میپردازیم. سپس در ادامه به طرح آرای متفکران ذیل میپردازیم : 1- مهندس مهدی بازرگان: متفکر و طراح نظریه توانایی علمی اسلام در دهههای سی و چهل شمسی است. ایشان کوشش خویش را معطوف عیان کردن ابعاد علمی تعالیم دینی نمود. 2- دکتر علی شریعتی: ایشان با تکیه بر بینش توحیدی اسلام و با استفاده از روشها و نظریههای رایج جامعه شناسی علم و ادیان کوشید تا از تواناییهای اسلام به عنوان مکتبی پویا در عرصه حیات اجتماعی سخن گوید. پیشنهاد استفاده از عنصر "علم" و "زمان" در فرایند اجتهاد حاکی از توجه ایشان به گفتمان دانایی و نقش آن در احیا تفکر دینی و ارائه تعالیم اسلام متناسب با عصر و تکنولوژی و تمدن جدید است. 3- آیت اله مطهری: ایشان با تاکید و توجه نسبت به بنیادهای عقلانی اسلام، نقش عقلانیت و دانایی در توسعه و ترقی تفکر دینی و گره گشایی از مشکلات علمی و عملی جامعه اسلامی را عیان نمود.
اسلام,قرآن,الاسلام,العلم,العقلانیه,القران,الاجتهاد,التنمیه,السید جمال الدین اسد آبادی,ایه الله نائینی,الاستاذ محمد تقی شریعتی,ایه الله طالقانی,المهندس بازرکان,الدکتور شریعتی,ایه الله مطهری,علم,عقلانیت,اجتهاد,توسعه,سید جمال الدین اسدآبادی,آیت اله نائینی,استاد محمدتقی شریعتی,آیت اله طالقانی,مهندس بازرگان,دکتر شریعتی,آیت اله مطهری
1
15
http://aijh.modares.ac.ir/browse.php?a_code=A-10-1000-5195&slc_lang=ar&sid=31
2024/04/1
1403/1/13
حجتاله
جوانی
دانشگاه الزهراء
حجتاله
جوانی
00319475328460049167
00319475328460049167
No
دانشگاه الزهراء
fa
المثاقفه وحوار الحضارات فی ظل الامثال والحکم
گفتگوی تمدنها در پرتو امثال و حکم
بما ان الأمثال مرآه تنعکس علیها عادات الشعوب وسلوکها وتقالیدها وهی خلاصه تجارب الأمم المختلفه وثقافاتها واتجاهاتها الفکریه، وأنها تعبر علی صدق عن مشاعر وأفکار وسلوکیات متعدده للشعوب وبما أن المجموعه البشریه تتشابه فی الصفات الفطریه، فنری الامثال والحکم وهی تستخدم للعظه والعبره والنصح، تتکرر بنفس المعنی لدی ثقافات مختلفه وإن اختلفت اللغه أوالألفاظ. وهذا التشابه بین الامثال والحکم للأمم المختلفه لا یدل إلا علی تقارب الحضارات البشریه وتواجد الحوار بینها منذ القدم. وفی ظل هذا التقارب والتشابه کانت هناک المثاقفه والتعارف وتفعیل القواسم المشترکه بین الشعوب.
فی هذه المقاله نحن بصدد تبیین هذه القواسم المشترکه والتفاعل الحضاری والثقافی بین الشعوب فی ظل الامثال والحکم. لأن العالم الذی أصبح قریه صغیره یستحیل أن یبقی جزء منه بعیدا عن الآخر، إذ إن الأمم تأثر بعضها عن تجارب البعض. والامثال والحکم هی أوجز الکلام وأبلغه الذی تصبّ فیه التجارب هذه. فلانعنی التأثیر والتأثر فحسب، بل نرید التأکید علی أن التجارب بعضها تتدفق من بطن الشعوب متشابهه وتتبلور فی الامثال والحکم.
ازآنجایی که امثال آیینه تمام نمای عادات ورسوم وراه ورسم زندگی بشر است وچکیده وعصاره تجارب وفرهنگها وگرایشات فکری ملتهاست ونیز با صداقت تمام، بیانگر احساسات وافکار متعدد مردم است واز آنجایی که همه ابناء بشر در صفات فطری به یکدیگر شبیهند؛ لذا شاهدیم که امثال وحکم نیز – که اغلب برای پند واندرز وعبرت آموختن به کار می روند - در بسیاری موارد ودر فرهنگهای مختلف در قالب زبانها والفاظ متفاوت تکرار می شود. این تشابه بین امثال وحکم ملل مختلف، بیانگر این است که تمدنهای بشری به یکدیگر نزدیک بوده، از قدیم با یکدیگر به گفتمان فرهنگی پرداخته اند ودر پرتواین تشابه ونزدیکی، آشنایی دوطرفه ومتقابل وهم فرهنگی ومشترکاتی هم بین آنها وجود داشته است .
در این مقاله برآنیم که این مشترکات وگفتگوی بین تمدنها وتبادل فرهنگی ملتها را در پرتوامثال وحکم موجود ومستعمل بین آنها به تصویر کشیم. چه، دنیایی که به دهکده کوچک جهانی تبدیل شده، محال است که هر جزئی از آن منفک از جزء دیگر باشد.چون بین ملتها تأثیر وتأثر فرهنگی وجود داشته ودارد واز تجارب هم استفاده کردهاند و خلاصهترین وکوچکترین ظرفی هم که میتوان این تجارب را در آن ریخت، امثال و حکم است. پس نه تنها به تأثیر وثأثر التفات داریم بلکه میخواهیم تأکید کنیم که تجاربی که از درون ملتها میجوشد مشابه با هم ودر قالب امثال وحکم ظهور و بروز کرده است.
حوار الحضارات,الامثال والحکم,المثاقفه,تشابه الصفات الفطریه,امثال وحکم,تبادل فرهنگی,گفتگوی تمدنها,تشابه صفات فطری
امثال وحکم,تشابه صفات فطری
17
32
http://aijh.modares.ac.ir/browse.php?a_code=A-10-1000-8231&slc_lang=ar&sid=31
2014/06/1
1393/3/11
منصوره
زرکوب
دانشگاه اصفهان
منصوره
زرکوب
00319475328460049168
00319475328460049168
No
دانشگاه اصفهان
fa
دراسه مقارنه بین بواعث الهجاء فی الادب العربی و الفارسی
بررسی مقایسهای میان انگیزههای هجا در ادبیات عربی و فارسی
الهجاء طبیعه فی نفس البشریه وهو مستمر فی کل عصر وفی کل مکان مادام الناس یتفاوتون جمالاً وقبحاً وکمالاً، وهو أثر من آثار حب الانتقام والأخذ بالثأر فی القرون الأول فی حیاه الناس، وقد دخل التراشق بالسباب والألفاظ محل التراشق بالسهام والنبال.
هذه المقاله تبحث عن مقارنه بواعث العامه للهجاء فی الأدبین العربی والفارسی، وتشیر إلی البواعث المشترکه فیهما والمنفرده لکل منهما.
تترک هذه المقاله المقارنه الزمنیه للهجاء لأن الهجاء قدیم فی الشعر العربی منذ الجاهلیه فی حین لا نعثر علی الشعر عامه والهجاء خاصه فی الأدب الفارسی إلا فی القرن الرابع الهجری وما بعده.
از دیر زمان هجا یا هجوگویی یکی از اغراض شعری به شمار میآمده است. این امر بر تقبیح فردی یا جمعی تکیه داشته است. گاهی نیز از عادتی اجتماعی یا قبیلهای با مظهری از مظاهر زندگی را شاعر به باد هجو میگیرد. بنابراین هجا عبارت است از تعبیری ادیبانه از کسی برای اینکه او را مورد هجو قرار دهد.
انسان در طبیعت خود پیوسته دارای صفات گوناگون است گاه هجا است و میخواهد از دیگران انتقام بکشد. انتقام گاهی با تیر و کمان و نیزه و شمشیر بوده و زمانی با سخنان هجوگونه و ناسزا است.
در این مقاله سعی ما بر آن است انگیزههای کلی هجا در ادب عربی و فارسی را به تصویر بکشیم و موارد مشترک هجا میان هر دو زبان را بیان کنیم و تفاوتهای هر دو را بازگوییم. این مقارنه ادبی از نظر زمانی درست نمیباشد. زیرا هجو در ادب عربی (بهویژه شعر) از دیر زمان معمول بوده و سابقه آن به دوران جاهلیت (قبل از اسلام) کشیده میشود در حالی که در ادب فارسی هجوگویی از قرن چهارم به بعد روتج یافته است. لکن مقایسه هجو میان هر دو زبان،تفاوتهای دیگری که ریشه در فرهنگ هر دو را دارد در ترازوی سنجش قرار میدهیم.
الهجاء,الأدب,الفارسی,العربی,البواعث,هجا,ادب,فارسی,عربی, بواعث
33
45
http://aijh.modares.ac.ir/browse.php?a_code=A-10-1000-2357&slc_lang=ar&sid=31
2024/04/12014/09/1
1393/6/10
2014/06/12014/06/1
1393/3/11
نصرالله
شاملی
دانشگاه اصفهان
نصرالله
شاملی
00319475328460049169
00319475328460049169
No
دانشگاه اصفهان
fa
الشعر التعلیمی؛ خصائصه ونشأته فی الأدب العربی
شعر تعلیمی؛ ویژگیها و زمان پیدایشش در ادبیات عرب
الشعر التعلیمی الذی یهدف إلی تعلیم الناس شؤونَ دنیاهم وأخراهم، واحد من الأقسام الأربعه للشعر فی الأدب العالمی وله خصائص موضوعا وصوره بحیث تمیزه من بقیه الأنواع الشعریه. هذا وسابقه الشعر التعلیمی فی أکثر الملل عریق فی القدم إلا أنه یوجد خلاف بین مؤرخی الأدب حول نشأه الشعر التعلیمی فی الأدب العربی.
هذا البحث یهدف إلی أن یبین خصائص الشعر التعلیمی وقیمته الفنیه من جانب، وقضیه نشأته فی الأدب العربی ودراسه الآراء الموجوده بهذا الصدد من جانب آخر.
شعر تعلیمی که هدف در آن آموزش امور دنیوی و اخروی مردم است، یکی از اقسام چهار گانه شعر در جهان به شمار می آید؛ و ویژگیهای درونی و بیرونیای دارد که آن را از دیگر انواع شعری جدا میسازد.
این نوع شعری در بسیاری از ملتها سابقه دیرینهای دارد، اما در مورد زمان پیدایش شعر تعلیمی در ادبیات عرب میان مورخان ادب اتفاق نظر وجود ندارد.
لذا این مقاله میکوشد تا از سویی به ویژگیها و ارزش هنری شعر تعلیمی بپردازد و از سوی دیگر مسأله پیدایش شعر تعلیمی در ادبیات عرب را مورد بررسی قرار دهد.
الشعر,الشعر التعلیمی,التعلیم,الخصائص الفنیه,النشأه,القیمه,شعر,شعر تعلیمی,تعلیم,ویژگیهای فنی,پیدایش,ارزش هنری
47
62
http://aijh.modares.ac.ir/browse.php?a_code=A-10-1000-4258&slc_lang=ar&sid=31
کبری
روشنفکر
دانشگاه تربیت مدرس
کبری
روشنفکر
00319475328460049170
00319475328460049170
No
دانشگاه تربیت مدرس
جواد
غلامعلی زاده
دانشگاه تربیت مدرس
جواد
غلامعلی زاده
00319475328460049171
00319475328460049171
No
دانشگاه تربیت مدرس
fa
المرأه فی «المثنوى» لجلال الدین الرومی
زن در مثنـــــوی
بالرغم من النظره المتسامیه التی أطل بها جلال الدین الرومی على المرأه سواء فی حیاته العائلیه (حیال الزوجه، والبنت، وزوجه الابن) أو فی الحیز الاجتماعی، وعلى الرغم من اشعاره الکثیره الزاخره بالاماحات والنقاط المعمقه حول المرأه (زوجهً، معشوقهً، أماً) فی سفره الکبیر(المثنوی)، الاّ أن بالمستطاع أن نلاحظ الى جانب کل ذلک حکایات وابیات لاتتلائم مع اسلوبه فی الحیاه العائلیه، ولا مع شطر من نتاجه الشعری. وبالنظر الى أن القران والحدیث الشریف مصدران اساسیان من مصادر الالهام الشعری عندالرومی، یلوح أن الاشعار المذکوره تتسق مع الاحادیث والروایات التی استترت تدریجیاً فی مطاوی الأعراف التی سادت عصره، اکثر من استلهامها القرآن الکریم أو تناغمها مع آیاته.
علیرغم نگاه ارزشمند و والای مولانا به زنان چه در زندگی خانوادگی خود( در قبال همسر، عروس و دختر) و چه در جامعه و به رغم بسیاری از اشعار نغز و پر نکته او پیرامون زنان ( درقالب همسر، معشوق و مادر) در مثنوی، شاهد حکایتها و اشعاری هستیم که نه با دید مولانا در زندگی خانوادگیاش تناسب چندانی دارد و نه با اشعار دیگر او.با توجه به اینکه قرآن و حدیث دو منشأ عمده اشعار مولانا محسوب میگردند، به نظر میرسد اشعار مورد نظر بیش از آنکه متاثر(از) و یا متناسب(با) آیات قرآنی باشد، همسو با احادیث و روایات است که بتدریج در عرف زمانه خود را مستتر کرده است.
العقل,عقل,المرأه,جنسها وماهیتها,النفس,المکر,الهبوط,المشوره,الجهاد الاکبر,الشرّ,جنس و ماهیت زن,نفس,مکر,هبوط,مشورت,جهاد اکبر,شر
63
82
http://aijh.modares.ac.ir/browse.php?a_code=A-10-1000-2478&slc_lang=ar&sid=31
2024/04/12014/09/12017/02/1
1395/11/13
2014/06/12014/06/12014/06/1
1393/3/11
جمیله
کدیور
دانشگاه الزهرا
جمیله
کدیور
00319475328460049172
00319475328460049172
No
دانشگاه الزهرا
fa
تفسیر القرآن الکریم بحسب ترتیب النـزول
تفسیر قرآن کریم بر اساس ترتیب نزول
یعتبر التفسیر بحسب ترتیب النـزول أحد ألوان التفسیر وأسالیبه التی یلتزمها المفسر حیث یقسّم عمله إلى تفسیر بحسب ترتیب نزول الآیات وتفسیر بحسب ترتیب نزول السور، والتقسیم الثانی - وهو التفسیر بحسب الترتیب النـزول - یعدّ أسلم لونی التفسیر بحسب النزول لأنّه أقلّ عرضهًَ للتناقض وأکثر جمعاً للفوائد.
ومن المسائل التی عُنِی الکاتب بها هی: إمکانیه الوقوف على ترتیب النزول، ضرورته، أهمیّته وشرعیته، حیث وجّه الکاتب هَمّه للإجابه عنها وبیان الوجه فیها، وفی نهایه الأمر- مع الأخذ بعین الأعتبار ما ینطوی علیه کلا النوعین من الفوائد، وما یرد علیها من إیرادات- وجد الکاتب أنﱠ الطریق الأمثل هو الجمع بینهما، والإفاده من کلیهما للوصول إلى طریقه واضحه المعالم یتوفّر فیها الناحیتان العلمیه والعملیه.
تفسیر براساس ترتیب نزول یکی از انواع طرحهای تفسیری است که روش تفسیری مفسر در آن پیاده میشود و خود به دو نوع تفسیر براساس ترتیب نزول آیات و تفسیر براساس ترتیب نزول سورهها تقسیم شده که نوع اخیر نسبت به نوع دیگر از نقایض کمتر و فواید کاربردی بیشتری برخوردار است.
امکان دستیابی به ترتیب نزول، ضرورت، اهمیت و جواز شرعی آن، مسائل مهمّی است که نگارنده درصدد پاسخ بدان برآمده و در نهایت با توجه به فواید و نقایصی که هر دو طرح تفسیر براساس ترتیب مصحف و تفسیر براساس ترتیب نزول سورهها با آن روبرو میباشند و نیز با توجه به عدم تعارض این دو طرح با یکدیگر، ادغام و تلفیق آن دو را بهترین راه حل برای دستیابی به یک طرح تفسیری جامع و کاربردی میداند.
روشهای تفسیری,ألوان التفسیر و أسالیبه,الترتیب بحسب النزول,محمّد عزّه دَروَزه,ترتیب نزول,محمد عزّه دَروَزه
83
93
http://aijh.modares.ac.ir/browse.php?a_code=A-10-1000-5931&slc_lang=ar&sid=31
2014/06/12014/06/12014/06/12014/06/1
1393/3/11
محمد علی
لسانی فشارکی
دانشگاه تربیت مدرس
محمد علی
لسانی فشارکی
00319475328460049173
00319475328460049173
No
دانشگاه تربیت مدرس
سمیه
ذوالقدرنیا
دانشگاه تربیت مدرس
سمیه
ذوالقدرنیا
00319475328460049174
00319475328460049174
No
دانشگاه تربیت مدرس
fa
آیه الله الطالقانی والحریات السیاسیه والاجتماعیه
طالقانی و آزادیهای سیاسی و اجتماعی
تعتبر آراء الطالقانی السیاسیه خلیط من آراء ابی الأعلی المودودی وأبی الحسن الندوی مع النظریه التقلیدیه الشیعیه والنظره الإعتدالیه للعلامه النائینی. أمّا وجوه هذا الکیان فمتباینه الهیئه والتکوین. ومن المحتمل أن یکون سبب هذه المناقضات فی نظریات الطالقانی فی مجال الحریات السیاسیه والإجتماعیه والتی تطرّقنا إلی بعضها فی هذا المقال، بالإضافه إلی اقتضاءات وحقایقَ محتومه لا مناصَ منها هی نتیجه تفاعل عناصر هذا الکیان قد أرغم الطالقانی أحیاناً أن یعترف رسمیاً بکافه الحقوق والحریات السیاسیه المدنیه والإجتماعیه المصرح بها فی بیان حقوق الإنسان لأعضاء المدرسه المارکسیه کحریه البیان، العقیده، حریه الجمعیات، ومنتدی الإرتباط، وحریه الإشتراک فی إداره شؤون المجتمع. ومن جهه أُخری یعتقد بتجرید اتباع الأدیان وأهل الذمه من أکثر الحقوق والحریات ولا حلّ لمثل هذه المناقضات فی الأفکار السیاسیه للطالقانی بالنسبه للقضایا السیاسیه المطروحه.
إنَّ هذه المناقضات تعکس بوضوح هذه الحقیقه القائله وبأی دلیل، مثل تهمیش طرح الحریه ک"مسئله" (problem) فی اجواء الخطاب الثوری المستند علی النضال ضد الإستعمار- الاستبداد والذی عاش أجواءَه، لا یعتبره مقداراً کافیاً فی دقّه المبانی الفلسفیه وحقوق الحریه.
اندیشۀ سیاسی طالقانی تلفیقی آشکار از آراء مودودی و ندوی با نظریۀ سیاسی سنتی شیعی و دیدگاه اعتدالی علامۀ نایینی است. اما وجوه این تلفیق در مبانی چندان با یکدیگر سازگار نیستند. شاید یکی از علل وجود تناقضات غیر قابل حل در دیدگاه طالقانی نسبت به مقولۀ آزادیهای سیاسی و اجتماعی که به برخی از آنها در این نوشتار اشاره شده است، علاوه بر ضرورتها و واقعیات اجتناب ناپذیر، ناشی از همین تلفیق میان عناصر ناسازگار باشد. مجموعۀ عوامل و مبانی متعارض مذکور موجب شده است در برخی موارد طالقانی تقریباً تمامی حقوق و آزادیهای سیاسی، مدنی و اجتماعی مصرح در اعلامیۀ حقوق بشر از قبیل آزادی بیان، عقیده، آزادی انجمن و سازمان پیوندی و آزادی مشارکت در ادارۀ امور جامعه را برای پیروان مکتب مارکسیسم به رسمیت بشناسد و در مواردی دیگر پیروان ادیان و اهل ذمه را از بسیاری از حقوق و آزادیها محروم بداند. تناقضاتی از این دست در اندیشۀ سیاسی طالقانی نسبت به مقولۀ آزادی قابل حل نیست. این تناقضات به روشنی حاکی از این حقیقت است که به هر دلیل از جمله عدم طرح آزادی به عنوان یک مسأله(problem) در فضای گفتمان انقلابی و معطوف به مبارزات ضد استعماری- ضد استبدادی که او در آن به سر می برده، چندان تدقیقی در مبانی فلسفی و حقوقی آزادی روا نداشته است.
الجهاد,جهاد,الحریات السیاسیه والإجتماعیه,حریه المذهب,حقوق الإنسان,حاکمیه الله,الجاهلیه,آزادیهای سیاسی و اجتماعی,آزادی مذهب,حقوق انسان,حاکمیت الله,جاهلیت,شورا
95
114
http://aijh.modares.ac.ir/browse.php?a_code=A-10-1000-2673&slc_lang=ar&sid=31
محمدعلی
مهدوی راد
دانشگاه تربیت مدرس
محمدعلی
مهدوی راد
00319475328460049175
00319475328460049175
No
دانشگاه تربیت مدرس
محسن
آرمین
دانشگاه تربیت مدرس
محسن
آرمین
00319475328460049176
00319475328460049176
No
دانشگاه تربیت مدرس
fa
هل ضریح ناصرالحق هو فعلا ضریح ناصر الحق؟
آیا آرامگاه ناصرالحق، آرامگاه ناصر الحق است؟
موضوع المقاله المعد هو بحث یتعلق بانتساب ضریح برجى الشکل فى مدینه آمل لحسن بن على الطروشى الحسینى الملقب بناصر الحق (230ـ 304 ق) وهو من سلاسه الزیدیین وحججهم بمازندران بالقرن 4 ق ودلائل تلک الشهره . لقد حاول المحقق بالإعتماد على منابع تاریخ الزیدیه، مصادر الرجال والتواریخ المحلیه أن یستعرض شرحاً لحیاه ناصر الحق . وفى اثر ذلک ضمن بیان تاریخ مختصر لإعاده البناء والترمیم الکامل لتشیید البقعه فى القرن 9 ق، سیلقى المحقق الضوء على خصائصها المعماریه مع أخذ التحقیقات المیدانیه التى تم إجراؤها فى الإعتبار و أیضاً تألیفات المستشرقین الذین شاهدوا الضریح والتقاریر التى نشروها عنه .
موضوع مقاله حاضر، پژوهشی درباره انتساب آرامگاهی برجی در شهر آمل به حسن بن علی الطروش الحسینی ملقب به ناصر الحق(230ـ 304 ق) از امامان و فرمانروایان زیدی سده 4 ق مازندران و دلایل این اشتهار است. نگارنده کوشیده است با تکیه بر مآخذ تاریخ زیدیه، مراجع رجال و تواریخ محلی شرحی از زندگانی ناصرالحق ارائه دهد. و در پی آن ضمن بیان تاریخچه ساخت و بازسازی کامل ساختمان بقعه در سده 9 ق، از ویژگیهای معماری آن با توجه به مطالعات میدانی انجام گرفته و نیز آثار شرق شناسانی که از آرامگاه دیدن کرده و گزارشهایی از آن منتشر ساختهاند، سخن بگوید.
الضریح,ناصر الحق,ناصر الحق,المعمار الإسلامى,آمل,آمل,مازندران,مازندران,آرامگاه,معماری اسلامی
115
124
http://aijh.modares.ac.ir/browse.php?a_code=A-10-1000-2742&slc_lang=ar&sid=31
2014/06/12014/06/12014/06/12014/06/12014/06/1
1393/3/11
جواد
نیستانی
دانشگاه تربیت مدرس
جواد
نیستانی
00319475328460049177
00319475328460049177
No
دانشگاه تربیت مدرس