ar
jalali
1433
7
1
gregorian
0
3
1
19
2
online
1
fulltext
fa
الصَّابئَه المندائیّون فی التَّاریخ؛ من فلسطین إلی إیران
صابئین مندائی در تاریخ، از فلسطین تا ایران
یعدُّ موروث الصَّابئَه المندائیّین بخلفیَّتهم التَّاریخیَّه الممتدَّه، ضمنَ الجماعات الدینیه المعروفه فی الثَّقافه والحضاره الإِسلامیَّتین، وقد جعلهم القرآن فی مصافَّ أهل الکتاب. تُظِهر اﻷحداث التَّاریخیَّه المتَّصله بحیاتهم الدَّینیَّه والإجتماعیَّه فی فلسطین والوارده فی تقالیدهم الشَّفهیَّه ونصوصهم المقدَّسه، أنَّ فلسطین کانت منطلقهم اﻷوَّل.
إنَّ هجره الصَّابئَه إلی بلاد مابین النهَّرین عقبت عوامل خارجیَّه ، بما فیها غزو القوی الخارجیَّه، وعوامل داخلیَّه والصَّراع مع الیهود. ومن ناحیه أخُری فقد لعب التَّسامح الدَّینیَّ من قبل الحکومات اﻷخمینیَّه واﻷرشاقیَّه دوراً إیجابیّاً فی مواصله حیاتهم الدَّینیَّه بعد ما أقاموا فی بلاد ما بین النَّهرین الَّتی کانت تابعه للإمبراطوریَّات القدیمه بدءًا بالأَخمینیه وانتهاءً بالسَّاسانیَّه ، إِذ یسَّر ذلک لمناخ التسامح نزوحَ الصَّابئَه إلی الأَقالیم الواقعه جنوبیَّ غربِ إِیران (خوزستان). وقد أَمضی الصَّابئه حیاه دینیَّه واجتماعیَّه ملیئَه بالتَّقلُّبات والشَّدائد منذ اجتیازهم الحدود الجغرافیَّه الإِیرانیَّه مستوطنینَ خوزستان إلی یومنا هذا (2010م.). أَمَّا فی السنَّوات الأَخیره بعد اعتبار هذه الفئَه الدَّینیَّه ضمنَ أَهل الکتاب من قبل سماحه آیه ا.. الخامنئیَّ (مدّ ظلُّه) ، فقدُ فتح فصل جدید للتَّواجد التَّاریخیَّ الصَّابئیَّ فی إِیران ولممارسه حیاه دینیَّه واجتماعیه علی ساحه وادعه. إِنَّ هذه الدَّراسه الإستکشافیَّه الماثله بین أَیدیکم بتوجُّه تاریخیًّ بحت وبحث تصحیحیًّ للمصادر التَّاریخیَّه تسعی إلی تقدیم صوره واضحه عن الصَّابئَّه وتعریف جدید للمندائَیَیّن یمیَّزهم عن عَبَدَه الشَّمس.
صابئین مندائی با پیشینۀ تاریخی عمیق، از گروه های شناخته شده در فرهنگ و تمدن اسلامی بودند. قرآن، صابئین مندائی را در ردیف اهل کتاب قرار داده است. حوادث تاریخی مرتبط با حیات دینی و اجتماعی صابئین در سرزمین فلسطین که در سنت شفاهی و متون مقدس صابئین مندائی ذکر آن آمده، می نماید که سرزمین فلسطین خاستگاه اولیه صابئین بود.
مهاجرت صابئین به سوی بین النهرین تابعی از عوامل بیرونی – تهاجم قوای خارجی – و عوامل درونی – درگیری با یهود – بوده است. تسامح دینی حکومتهای هخامنشی و اشکانی، در استمرار حیات دینی صابئین دربین النهرین به عنوان جزیی از قلمرو امپراطوری هخامنشی تا ساسانی، مؤثر بوده و مهاجرت آنها را به سوی مناطق جنوب غربی ایران – خوزستان – تسهیل نمود. صابئین از ابتدای ورود به قلمرو جغرافیایی ایران در خوزستان تاکنون، حیات دینی و اجتماعی پرفراز و نشیب ، توأم با عسر و یسر سپری کردند. اما در سال های اخیر با اعلام اهل کتاب بودن این گروه دینی توسط حضرت آیت الله خامنه ای (مدظله)، فصل جدیدی از حضور تاریخی صابئین در ایران گشوده شد و باعث گردید تا حیات دینی و اجتماعی این گروه در فرآیندی آرام سیر نماید . این یافته نگاری با رویکردی صرفاً تاریخی و با بررسی منابع تاریخی و جرح و تعدیل آنها، سعی دارد تصویر واضحی از صابئی گری و بازشناسی مندائی ها از ستاره پرستان، ارائه دهد.
أَهل الکتاب,الصَّابئَه المندائیَّون,النَّبیُّ یحیی (ع),فلسطین,فلسطین,بلاد مابین النَّهرین,خوزستان,خوزستان,صابئین مندائی,حضرت یحیی (ع),بین النهرین,اهل کتاب
1
16
http://aijh.modares.ac.ir/browse.php?a_code=A-31-1000-2506&slc_lang=ar&sid=31
2010/11/29
1389/9/8
2011/10/8
1390/7/16
بهادر
قیم
مدیر گروه و عضو هیات علمی گروه تاریخ دانشگاه شهید چمران اهواز
بهادر
قیم
00319475328460049425
00319475328460049425
Yes
مدیر گروه و عضو هیات علمی گروه تاریخ دانشگاه شهید چمران اهواز
fa
دور إماره أردلان فی الصراع الصفوی العثمانی
نقش امارت اردلان در نبرد صفوی- عثمانی
یعتبر الصراع بین الدولتین الصفویه والعثمانیه من أبرز سمات القرنین العاشر والحادی عشر الهجرﻱ، وکان ﺃحد أسباب هذا الصراع هو سعی کل من الدولتین إلی السیطره علی الإمارات الکردیه ومن أهمها إماره أردلان التی کانت تحکم مناطق واسعه وتسیطر علی قلاع إستراتیجیه وتملک قوه عسکریه قویه.
تهدف هذه الدراسه ضمن المنهج التاریخی إلی إبراز مدی ﺃهمیه هذه الإماره ودورها فی الصراع بین الدولتین وموقفها فی المراحل المختلفه من هذا الصراع وسیاسه کل منهما تجاهها وخاصه الدوله الصفویه التی استطاعت فی نهایه الأمر أنّ تخضع هذه الإماره لسلطانها وکذلک تأثیر هذا الصراع علی الإماره والذی کان من نتائجه فقدان الإماره لقسم کبیر من أراضیها فی شهرزور مقابل تبعیتها للصفویین. ومن العوامل المؤثره علی قبول الأردلانیین بتبعیتهم للصفویین السیاسات التعسفیه للدوله العثمانیه وأطماعها فی الحصول علی شهرزور وإنتهاج سیاسات أکثر اعتدالا وانعطافا من جانب الدوله الصفویه وظهور دوله مرکزیه قویه فی إیران.
یکی از ویژگی های سده های دهم ویازدهم هجری، نبرد صفوی- عثمانی بود. از جمله دلایل این نبرد، تلاش هر یک از این دو دولت برای تسلط بر امارت های کردی، بویژه امارت اردلان بود که بر قلمروی وسیع وقلعه هایی استراتیژیک حکومت می کرد ودارای نیروی نظامی نیرومندی بود.
این پژوهش با تکیه بر روش تاریخی در پی آن است تا اهمیت این امارت، تأثیر آن بر نبرد صفوی- عثمانی، موضع گیری آن درقبال این نبرد در مراحل مختلف وسیاست هریک از آنها در قبال این امارت؛ به ویژه سیاست دولت صفوی که سرانجام توانست آن را مطیع خود سازد، نشان دهد. همچنین تأثیر این نبرد برآن امارت را که از نتایج آن از دست رفتن بخش بزرگی از قلمرو آن وتبعیت از صفویه بود، بیان کند. ازجمله عوامل مؤثر بر پذیرش این تبعیت می توان از سیاست های ستم گرانه ی دولت عثمانی، طمع ورزی های آن برای تسلط بر شهرزور، در پیش گرفتن سیاست های معتدلانه تری توسط دولت صفوی وظهور دولت مرکزی نیرومندی در ایران، نام برد.
الدوله العثمانیه,الدوله الصفویه,الصراع الصفوی العثمانی,إماره أردلان,دولت عثمانی,دولت صفوی,نبرد صفوی- عثمانی,امارت اردلان
17
29
http://aijh.modares.ac.ir/browse.php?a_code=A-31-1000-4459&slc_lang=ar&sid=31
2010/11/292011/09/4
1390/6/13
2011/10/82011/11/9
1390/8/18
سید احمد رضا
خضری
عضو هیأت علمی دانشگاه تهران
سید احمد رضا
خضری
00319475328460049426
00319475328460049426
Yes
عضو هیأت علمی دانشگاه تهران
fa
ملامحُ المقاومةِ فی شعر قیصر أمین بور وعزالدین المناصرة
(دراسه مقارنة)
شاخص های پایداری در شعرِ قیصر امین پور و عزالدین المناصره (بررسی مقایسه ای)
شهدَ الشعبانِ الإیرانی والفلسطینی فی تاریخهما المعاصر عدواناً بغیضاً من النظامینِ البعثی والصهیونی؛ فالعدوان على إیران تمخض عن حربٍ مفروضهٍ استمرتْ لِثمانیه أعوام، بینما أدى العدوان على فلسطین إلى الإنتفاضه التی ظهرتْ مِنْ بدایه الإحتلال الإسرائیلی ولحدِّ الآن. أسفرتْ هاتانِ الحربانِ عن وقائع مرّه کثیره واعتداءات إنسانیه عدیده.
مِنْ هذا المنطلق یتصدى هذا المقال لدراسه شعر المقاومه الذی ظهر فی هذینِ البلدینِ لیعرّف بالمضامین المشترکه فی شعر البلدینِ وفق رؤى تحلیلیه لدى الشاعرینِ قیصر أمین بور وعزالدین المناصره بالإعتماد على المنهج التوصیفی- التحلیلی.
ومن النتائج المتوخاه من الدراسه نرى مدى تعالق النصوص بعضها ببعض، فتنشأ المضامین المشترکه فی شعر هذینِ الشاعرینِ عن احساسهما المشترک تجاه العدوان وما خلفه من القتل والدمار، فقد ترکت المقاومه بصماتها على مشاعرهما، وقد انعکست بملاحمها على أشعارهما.
والسؤال الذی یُطرح هنا یلخص فیما یلی: ما هی أهمُّ المضامین المشترکه التی تحثّنا للمقارنه بین هذین الشاعرین؟ وهذا ما سنحاول الإجابه عنه من خلال استعراض وجوه التشابه فی أعمالهما الشعریه.
مردم ایران و فلسطین در تاریخِ معاصرِ خود شاهدِ تجاوزهایی مغرضانه، از جانبِ نظامِ بعثِ عراق و رژیمِ صهیونیستی بوده اند. تجاوز به ایران آبستنِ جنگی تحمیلی بوده که هشت سال به طول انجامید در حالی که تجاوز به فلسطین، به انتفاضه ای منجر شده که از آغازِ اشغالگری اسرائیل تاکنون ادامه داشته است. این دو جنگ از واقعیت های تلخ و تجاوزهای انسانی فراوانی، پرده برداشته اند که در این راستا، مقاله ی حاضر در صدد است که به شعرِ مقاومتی که در ادبیاتِ دو کشور در طولِ جنگ شکل گرفته است، با تکیه بر اشعارِ قیصر امین پور و عزالدین المناصره، و به روشِ تحلیلی – توصیفی، به بررسی مقایسه گونه ای بینِ شعرِ دو کشور بپردازد.
از نتایجِ به دست آمده از این مقاله نیز سطحِ تعلقِ متون به یکدیگر را مشاهده می نماییم، چرا که مضامینِ مشترکی که در شعرِ امین پور و المناصره وجود دارد از احساسِ مشترکِ آن دو در قبالِ تجاوزگری دشمنان و آثار و تبعاتِ آن، همچون قتل و کشتار، نشأت می گیرد. بدین سبب مقاومت و پایداری با تمام ویژگی ها و شاخص ها بر احساس و اشعارِ آن دو اثر نهاده است.
سؤالی که در اینجا مطرح می شود و ما در پی پاسخ به آنیم، این است که: مهمترین مضامینِ مشترکی که ما را بر آن داشته که به مقایسه ی این دو شاعر بپردایم چیست؟
عزالدین المناصره,المقاومه,الإنتفاضه,الحرب المفروضه,قیصر أمین بور,پایداری,انتفاضه,جَنگِ تحمیلی,قیصر امین پور,عزالدین المناصره
31
49
http://aijh.modares.ac.ir/browse.php?a_code=A-31-1000-6469&slc_lang=ar&sid=31
2010/11/292011/09/42011/02/26
1389/12/7
2011/10/82011/11/92011/12/4
1390/9/13
یحیی
معروف
00319475328460049427
00319475328460049427
Yes
عضو هیات علمی دانشگاه رازی گروه عربی
رضا
کیانی
دانشگاه رازی کرمانشاه.
رضا
کیانی
00319475328460049428
00319475328460049428
No
دانشگاه رازی کرمانشاه.
fa
روّاد القصه القصیره فی إیران وسوریة؛ دراسه مقارنة
بررسی تطبیقی پیشگامان داستان نویسی ایران و سوریه
إن العقد الثالث من القرن العشرین فی إیران، والرابع فی سوریه کانا بدایتین حقیقیتین لظهور القصه القصیره فی البلدین. فاتفق رواد الفکر التجدیدی فی الأدب المعاصر علی ضروره الاستفاده من هذا الجنس الأدبی الجدید لإقامه الثوره الأدبیه آنذاک.
وما جعل القصه القصیره وسیله للتطرق إلی مشکلات المجتمع ونقدها، إنمّا هو دور مبدعیها فی البلدین الذین استخدموا تقنیات حدیثه تؤدی دوراً أساسیاً فی عرض أشکال تناهز نظیرتها الغربیه إلى جانب تفاعلها الفعّاله لما یجری فی صمیم المجتمع وطبقاته.
البحث الحالی عباره عن محاوله لرصد نقاط التشابه والاختلاف بین روّاد القصه القصیره فی کل من سوریه وإیران فی العقود الأولی من نشأتها على ضوء المنهج الأمریکی الذی یرکز على وحده الأفکار البشریه بغض النظر عن وجود صلات تاریخیه (على ضوء المدرسه الفرنسیه)، أو بنی تحتیه مشترکه (على أساس المدرسه السلافیه)، بل یرکز علی الأفکار المشترکه، والأنماط المتشابهه. فینطلق البحث بِمَن بدأ هذا الجنس الأدبی فی کلا البلدین إلى من یمکن تعبیره قمه هذه الحرکه فی کل من سوریه و إیران، إلى جانب من یمثل فیهما الأصوات النسائیه.
ومن خلال البحث، یمکننا القول أن القصه القصیره فی إیران حظت باهتمام مبکر ووعی أکثر فی بدایاتها، کما تمکنت من الوصول المبکر إلى قمتها مقارنه بنظیرتها السوریه؛ إلا أن الأصوات النسائیه تبرز تعددیه لافته للانتباه فی سوریه مقارنه بإیران.
دهه های سوم و چهارم قرن بیستم، به ترتیب آغاز پیدایش رسمی داستان کوتاه در ایران و سوریه به شمار می آید، زمانی که پیشگامان اندیشه های نوگرایانه، استفاده از این نوع ادبی را برای ایجاد تحولی ادبی در جامعۀ آن روزگار ضروری دانستند. در این میان، نقش داستان نویسان دو کشور که با استفاده از تکنیک های جدید غربی و خلق داستان هایی برخاسته از متن جامعه توانستند با همتایان غربی خود رقابت کنند، قابل توجه و بررسی است.
نوشتار حاضر با استفاده از مدرسۀ تطبیقی آمریکایی، که مبتنی بر وحدت افکار بشری است، بدون آنکه روابط تاریخی یا زیرساخت های اجتماعی (برخلاف مکاتب تطبیقى فرانسوی و مارکسیستی) را در نظر گیرد، شباهت ها و تفاوت های داستان های پیشگامان داستان نویسی ایران و سوریه را در دهه های آغازین ظهور آن بررسی مى کند.
آغازگران این حرکت در دو کشور، دو قلۀ داستان نویسی و سپس دو نماینده داستان نویسی زنان، نویسندگان مورد بررسی در مقالۀ حاضر هستند.
بررسی تاریخ داستان نویسی در دو کشور نشان می دهد داستان کوتاه ایران، هم به لحاظ زمانی و هم از جنبۀ انگیزشی، آهنگی سریع تر از سوریه داشته است و به همین ترتیب، بسیار زودتر توانسته است شاهد هور نویسندگانی برجسته در این جنس ادبی باشد. این در حالی است که صداهای زنانه در سوریه بیشتر و بلندتر به گوش می رسد.
زکریا تامر,زکریا تامر,محمد علی جمالزاده,محمد علی جمالزاده,صادق هدایت,صادق هدایت,سیمین دانشور,سیمین دانشور,علی خلقی,علی خلقی,غاده السمان,غاده السمان,داستان کوتاه,االقصه القصیره
51
66
http://aijh.modares.ac.ir/browse.php?a_code=A-31-1000-1306&slc_lang=ar&sid=31
2010/11/292011/09/42011/02/262011/05/8
1390/2/18
2011/10/82011/11/92011/12/42011/12/18
1390/9/27
Shokooh alsadadt
Hosseini
shahid beheshti university
شکوه السادات
حسینی
00319475328460049429
00319475328460049429
Yes
دانشگاه شهید بهشتی
fa
أبوحیان التوحیدی بین النزعه العقلیه والإتجاه الصوفی
أبوحیان توحیدی میان رویکرد عقلانی وگرایش صوفیانه
یعتبر الکاتب الألمعی أبوحیان التوحیدی من روّاد النزعه العقلیه والإتجاه الإنسانی فی القرن الرابع الهجری، وهو الراویه لماکان یجری من مقابسات علمیّه ومفاوضات ممتعه فی الندوات الأدبیّه والحلقات الفلسفیّه، ومن خلال مؤلفاته الرائعه تعرّفنا علی کثیر من الوجوه العلمیه فی هذا القرن وعلی آرائهم وتوجهاتهم الفکریّه سیّما أبی سلیمان السجستانی الذی لولا التوحیدی لبقی مجهولاً مهجوراً.
و للتوحیدی صوره أخری لم یُکشف النقاب عنها وهی نزعته الصوفیه المتمثله فی کتابه الإشارات الإلهیّه. وقد عنیت هذه المقاله ضمن المنهجین الوصفی والتاریخی بالتعریف بها وبمضامینها واتجاهاتها ومناهجها والتأکید علی وسطیّه أبی حیان التوحیدی فی إتجاهه الصوفی ونزعته العقلیّه وأنه لایوجد تضاد بین الإتجاهین، أو تطّور فکری فی المرحلتین، أی مرحله النتاجات الأدبیه والفلسفیه ومرحله الإشارات الإلهیّه والحیاه الصوفیه التی قضی التوحیدی الشطر الأخیر من عمره فیها. والمقاله تلقی الضوء علی بعض المفاهیم العرفانیه والحقائق الربانیه التی اشتمل الکتاب علیها مثل معرفه النفس وتجریدها والغربه.
ابوحیان توحیدی را همگان به عنوان ادیب و فیلسوفی می شناسند که به زیبایی وبا دقت فراوان دیدگاه ها، رویکردها وحلقات فلسفی قرن چهارم را - عمدتاً در عراق عرب وعجم- روایت کرده است. آثار برجسته وی از قبیل الامتاع والمؤانسه والمقابسات به خوبی گویای قوت فلسفی وابداع ادبی اوست. از أبوحیان توحیدی چهره دیگری نیز به تصویر کشیده شده است که نشانگر تمایلات ونگرش های صوفیانه است. مهم ترین کتابی که این تصویر را ارائه می کند الإشارات الالهیه است که نثری بلند ومضامینی عارفانه وعاشقانه دارد. برخی در انتساب این کتاب به وی تردید کرده اند اما اغلب برآنند که این اثر تراویده ذهن وجان وقلم توحیدی است. آنانی که وی را دارای گرایش های صوفیانه دانسته اند احیاناً خواسته اند زندگی وی را دارای دو مرحله عقلی وعرفانی معرفی کنند، حال آنکه به نظر نگارنده، توحیدی هم در آثار فلسفی اش نگاهی قهر آمیز به عرفان وتصوف ندارد وهم در آثار عرفانی اش در ستیز با عقل وعقل گرایی نیست.
در این مقاله، با رویکرد وصفی و تاریخی ضمن بیان شواهد انتساب این کتاب به توحیدی، مضامین ورهیافت های عرفانی آن مورد بررسی قرار گرفته ونشان داده شده است که همان أبوحیان عقل گرا وانسان گرا با حفظ همان هویت، در کتاب الإشارات در قالب أبوحیان معناگرا وخداجو تبلور یافته است.
النزعه العقلیه,معرفه النفس,الإتجاه الصوفی,أبوحیان التوحیدی,الإشارات الإلهیّه,الغربه,رویکردعقلانی,گرایش صوفیانه,أبوحیان توحیدی,الإشارات الالهیّه,شناخت نفس,غربت
67
81
http://aijh.modares.ac.ir/browse.php?a_code=A-31-1000-8820&slc_lang=ar&sid=31
2010/11/292011/09/42011/02/262011/05/82011/02/19
1389/11/30
2011/10/82011/11/92011/12/42011/12/182011/12/27
1390/10/6
حمیدرضا
شریعتمداری
00319475328460049133
00319475328460049133
Yes
عضوهیات علمی
fa
دراسه حول اتجاه الشیوخ الصفویین نحو التطورات الداخلیه لـ«طریقة» أردبیل حتی إعلان الشاه إسماعیل التشیعَ
بررسی رویکرد شیوخ صفوی نسبت به تحولات درونی طریقت اردبیل تا اعلام تشییع شاه اسماعیل
تبحث المقاله عن المقومات المؤثره فی السلوک والرؤیه التاریخیه ـ السیاسیه لشیوخ أردبیل قبل نشأه الصفویه، ومدی تأثرها بالحرکات المعاصره لهم. ففی أواسط القرن الثامن نشاهد نموّ الإتجاه الدینی فی الطریقه الصفویه بسبب الفراغ السیاسی. العقائدی إثر غزو المغول من ناحیه وانهیار الخلافه من ناحیه أخری. ثم مابین القرن السابع حتی العاشر برز دور شیوخ طریقه أردبیل فی الساحه السیاسیه لثلاثه أسباب: أولاً. القرابه السببیه مع طائفه «آق قویونلو» وهی طائفه أریستوقراطیه طالبه للسلطه؛ ثانیاً. استغلال مفهوم الجهاد فی نهضتهم السیاسیه؛ ثالثاً: اعتناق فکره الغلو فی الساحه الدینیه. فهذه الأسباب الثلاثه عوامل تفوّق طریقه أردبیل.
إن غزو المغول ساعد علی نموّ النزعه إلی التصوف کنقطه ثقل روحیه بین جماهیر الشعب، کما هیأ المجال لتکوین الحکومه الصفویه السیاسیه فی القرن العاشر. وفی الوقت نفسه، جعل مسار طریقه أردبیل مساراً متجهاً نحو الحصول علی السلطه والتناسق مع الحرکات الصوفیه الأخری فی القرنین الثامن والتاسع.
وهذه المقاله هذه والتی تم جمع بیاناتها بطریقه مکتبیه ضمن المنهج التاریخی والوصفی تحاول أن تجیب علی سؤالین هما: أین کانت الفکره الدینیه فی طریقه أردبیل الصوفیه قبل قیام الدوله الصفویه؟ وأی العوامل کان لها تأثیر فی نشوء اتجاه الشیوخ الصفویین؟ فمع أن الفرق الصوفیه والغالیه تحولت تحولاً ذاتیاً إثر الغزو المغولی وتعزیز مکانه التصوف، لکن النقطه الهامه أن الصفویه التی نجحت فی تأسیس حکومه شامله تعدّ أبرز عامل لبروز الحرکات الصوفیه فی الفتره المعاصره لها.
جستار حاضر در پی یافتن مؤلفه های مؤثر در رفتار و باور تاریخی –سیاسی شیوخ اردبیل پیش از شکل گیری صفویه و میزان تاثیرپذیری از جنبش های هم رفت تاریخی آن است. در میانه ی قرن هفتم، شاهد رویش و زایش دینی در طریقت صفوی، ناشی از حدوث خلأ سیاسی، اعتقادی به دنبال هجوم مغول از یک طرف و زوال ساختار خلافت از طرف دیگر می باشیم. بین قرن هفتم تا دهم هجری، بهره برداری سه سویه از خویشاوندی سببی با آق قویونلوها و مؤلفه غزا در بستر سیاسی وبسامد سازی غلّو در بستر مذهبی، پیروزی شیوخ طریقت اردبیل را به ارمغان می آورد.
هجوم مغول، در جنبه اثباتی به فزونی یافتن گرایش به تصوف به عنوان گرانیگاه معنوی توده های عامه مردم کمک کرد و امکان خیزش، جهت تشکیل دولت سیاسی صفوی در قرن دهم را فراهم ساخت. در عین حال، معطوف سازی طریقت به تصاحب قدرت سیاسی، باگردش درونی در طریقت صفوی و گرایش به غلّو و حفظ وحدت رویه با دیگر خیزش های صوفیانه قرن هشتم و نهم به نحو کارآمدی صورت می گیرد.
پژوهش حاضر به روش تاریخی و وصفی و ضمن مطالعه کتابخانه ای می کوشد پاسخی برای این سوال بیابد که اندیشه ی دینی در طریقت صوفیانه اردبیل قبل از تشکیل دولت صفوی چگونه بوده ورویکرد شیوخ صفوی به اندیشه ی عالیانه، تحت تاثیر جه عواملی صورت گرفته است.
نتایج گویای آن است که هرچند بعد از تهاجم مغول وقوت گرفتن پایگاه تصوف، طریقت های صوفیانه وغالیانه دچار چرخش درونی شدند: اما نکته این است که صفویان، برجسته ترین عامل جنبش های صوفیانه این دوران بودند که موفق به تشکیل دولتی فراگیر گشتند.
تشیع,التشیع,التصوف,الشیوخ الصفویه,الشاه إسماعیل,أردبیل,تصوّف,مشایخ صفوی,شاه اسماعیل,اردبیل
83
97
http://aijh.modares.ac.ir/browse.php?a_code=A-31-1000-9555&slc_lang=ar&sid=31
2010/11/292011/09/42011/02/262011/05/82011/02/192010/12/4
1389/9/13
2011/10/82011/11/92011/12/42011/12/182011/12/272012/02/25
1390/12/6
سید میر حسین
علامه
00319475328460049407
00319475328460049407
Yes
دانشگاه هنر اصفهان
fa
نقد روایه البخاری ومحمد بن اسحاق حول صلح الحدیبیة
نقد روایت بخاری ومحمد بن اسحاق
درباره صلح حدیبیة
الروایه التی کانت موضع الدراسه هی ما رواه الزهری عن عروه بن الزبیر عن مروان بن الحکم والمسور بن مخرمه فی صلح الحدیبیه والتی ذکرها البخاری فی صحیحه وابن إسحاق فی السیره بتهذیب ابن هشام، والروایه تسرد أحداث صلح الحدیبیه منذ خروج النبی (ص) حتى رجوعه إلی المدینه، وکانت الدراسه من جهتین:
الأولى من حیث سند الروایه فقد ثبت لنا عدم کفاءه رواتها الأوائل من أجل توثیقها، بالإضافه إلی کونها مرسله. وقد ناقشنا محاوله ابن حجر وغیره للدفاع عنها، کما قمنا بدراسه شخصیه مروان بن الحکم والمسور بن مخرمه وعروه بن الزبیر والزهری.
والثانیه من حیث المتن والمضمون، فقد اتضح أنّها عده روایات تم سردها بسند واحد وأنّها انفردت بذکر عده أمور غریبه و مشکوک فیها لا تتوافق مع ما ثبت عن سیره النبی (ص) وشخصیته المبینه فی القرآن الکریم ولم ترد فی روایه أخرى من طریق آخر، هذا بالإضافه إلی حذف الروایه أحد أهم أحداث صلح الحدیبیه وهو بیعه الرضوان. وذلک خلال المنهجین التاریخی و الوصفی.
مورد بررسی وپژوهش، روایتی است که زهری از عروه بن الزبیر واو از مروان بن الحکم والمسور بن مخرمه در صلح حدیبیه- که بخاری در صحیح وابن اسحاق در سیره با تهذیب ابن هشام ذکر کرده نقل کرده است. روایت تفصیل وقائع صلح حدیبیه از بیرون آمدن پیامبر اکرم (ص) از مدینه منوره تا برگشت ایشان را شامل شده است، وبررسی از دو جهت و با تأکید بر روش تاریخی و توصیفی می باشد.
جهت اول از جانب سند، که نتیجه آن عدم صلاحیت راویان نخستن این روایت برای اعماد ووثوق اضافه بر مرسل بودن، ودر ضمن به نقد کوشش ابن حجر برای دفاع وتصحیح روایت نیز پرداخته شده است، شخصیت مروان اموی والمسور بن مخرمه وعروه وزهری بررسی نیز گردید.
جهت دوم از جانب متن ومحتوا, که مواردی منحصر به این روایت یافت شده است واضافه بر غرابت ومشکوک بودن این موارد با درون مایه ومشی سیره ی پیامبر وشخصیت ایشان که در قرآن مبین آمده است تطابق ندارد واین موارد از طریق وسند دیگری در منابع یافت نشده است، علاوه بر آن، روایت مهم ترین واقعه بعد از صلح یعنی بیعت الرضوان راحذف وترک نموده است.
نقد الرّواه,نقد نص الروایات,واقعه الحدیبیه,صلح الحدیبیه,بیعه الرضوان,نقد روایت,نقد متن روایات,واقعه حدیبیه,صلح حدیبیه,بیعت رضوان
99
117
http://aijh.modares.ac.ir/browse.php?a_code=A-31-1000-722&slc_lang=ar&sid=31
2010/11/292011/09/42011/02/262011/05/82011/02/192010/12/42012/01/16
1390/10/26
2011/10/82011/11/92011/12/42011/12/182011/12/272012/02/252012/04/15
1391/1/27
حسین
البدری
00319475328460049430
00319475328460049430
Yes
جامعه المصطفى العالمیه
علی
بیات
00319475328460049431
00319475328460049431
No
استاد یار دانشگاه تهران
fa
الفتاه المصریه فی روایه «الباب المفتوح» (دراسه فی البناء الروائی)
دختر مصری در رمان “الباب المفتوح”
(با تأکید بر ساختار داستانی)
تعد روایه «الباب المفتوح» للکاتبه المصریه الدکتوره لطیفه الزیات من أفضل مائه روایه عربیه، وذلک لما تتناوله من قضایا ساخنه و منها قضیه العلاقه الجدلیه بین حریه الفتاه من ناحیه و حریه مجتمعها من ناحیه أخرى حیث تذهب الکاتبه إلى أن الفتاه لا تجد نفسها حقاً و لا تجد حریتها إلا إذا فقدتها فی البدایه و الشیء الأکبر و الأهم من ذلک هو – فی إطار هذه الروایه – النضال من أجل تحررها و تحرر الوطن من بقایا الإستعمار.
لیلى – بطله الروایه إلاشکالیه - هی فتاه مصریه جامعیه تدعو للتحرر من أسر تقالید و أعراف المجتمع المتهالکه و هی نموذج للفتاه المصریه التی تعیش فی ظل مجتمع ذکوری ینظر نظره دونیه للمرأه و یعمل على قمع أحلامها و طموحاتها و قهرها و مع ذلک فهی مثال یحتذی به لقوه إرادتها فی الدفاع عن حقوقها.
فی نهایه الروایه، تنجح لیلى فی أن تحقق انجازاً شخصیاً و اختارت من یرید قلبها لیشارکها حیاتها الجدیده، و شارکت أیضاً فی تحقیق الإنجاز الأکبر و هو تحریر الوطن من بقایا الاستعمار فقد تزامن تحرر شخصیه البطله مع تحرر الوطن.
یدرس هذا المقال عن طریق المنهج الوصفی-التحلیلى و فی ضوء النقد الاجتماعی صوره الفتاه فی الأثر النسوی “الباب المفتوح” للکاتبه لطیفه الزیات للتوعیه بدور المرأه الهام – فی الفتره المشار الیها فی الروایه - فی نیل استقلال الوطن و المشارکه فی صنع مستقبل أفضل مع الرجل جنباً إلى جنب.
رمان «الباب المفتوح» (درگشوده) نوشته ی دکتر لطیفه الزیات که یکی از صد رمان برتر عربی به شمار میرود، به مسائل مهمی در حوزه ی مطالعات زنان می پردازد. از جمله ی این مسائل، رابطه ی بحث برانگیز آزادی دختر از یک طرف و آزادی میهن از سوی دیگر است. نویسنده نتیجه می گیرد که دختر، خود و آزادی خویش را نمی یابد مگر این که در ابتدا آن را در کلیتی بزرگتر و مهمتر که در رمان مورد بررسی، مبارزه برای رهایی و آزادی میهن از استعمار است بیابد.
لیلی شخصیت اصلی رمان، دختری دانشگاهی است که به رهایی از اسارت سنتها و اصول متعارف و پوسیده ی جامعه دعوت میکند. او نمونه ای از دختران مصری است که در جامعه ای مردسالار زندگی میکند که به زن با نگاهی تحقیرآمیز مینگرد و تلاش در سرکوب آرزوها و بلندپروازی هایش دارد و با وجود این، لیلی، به خاطر اراده ای قوی در دفاع از حقوقش، الگوی دختران دیگر می گردد.
در پایان رمان، لیلی موفق می شود هم در سطح شخصی کسی را که به او دل داده، به عنوان شریک زندگی انتخاب کند و هم در سطح عمومی در دور راندن استعمارگران و آزاد کردن میهنش شرکت نماید.
این مقاله با روش توصیفی - تحلیلی و در پرتو نقد اجتماعی، سیمای دختر مصری در «الباب المفتوح» از لطیفه الزیات بررسی می کند و هدف از این بررسی آگاهی از نقش مهم زن – در تاریخ معاصر مصر به ویژه استقلال میهن و ساخت آینده ای بهتر و همگام با مرد است.
زن,المرأه,الأدب النسائی,لطیفه الزیات,"الباب المفتوح",ادبیات زنان,لطیفه الزیات,الباب المفتوح
119
139
http://aijh.modares.ac.ir/browse.php?a_code=A-31-1000-803&slc_lang=ar&sid=31
2010/11/292011/09/42011/02/262011/05/82011/02/192010/12/42012/01/162011/09/10
1390/6/19
2011/10/82011/11/92011/12/42011/12/182011/12/272012/02/252012/04/152012/05/13
1391/2/24
حنان
طاحون
حنان
محمد موسی طاحون
00319475328460049432
00319475328460049432
Yes
دانشگاه تربیت مدرس
ناصر
نیکوبخت
00319475328460049433
00319475328460049433
No
دانشگاه تربیت مدرس
غلامحسین
غلامحسین زاده
00319475328460049434
00319475328460049434
No
دانشگاه تربیت مدرس
کبری
روشنفکر
00319475328460049435
00319475328460049435
No
دانشگاه تربیت مدرس