per
Tarbiat Modares University
The Journal of Research in Humanities
2383-4269
2538-2160
2013-06
20
3
1
17
article
بررسی و تحلیل گفتمان فتوّتِ صوفیانه در تاریخ اسلام
از قرن سوم تا هشتم هجری قمری
مجتبی گراوند
1
صادق آیینه وند
2
سید هاشم آقاجری
3
سید محمد حسین منظور الاجداد
4
در تاریخ اسلام، فتوّت و جوانمردی به عنوان یک نظام اخلاقی به دو شاخه ی عملی (فردی و اجتماعی) و نظری (تدوین و نگارش فتوتنامه ها و رسائل) تقسیم میشود. فتوّتِ صوفیانه که تقریباً از قرن سوم هجری تکوین یافت؛ حاصل ارتباط متقابل فتوّت با تصوّف و شاخههای مهم آن یعنی ملامتیه و قلندریه بود. فتوّتِ صوفیانه به تدریج در قرن ششم هجری به یک نهاد سیاسی تبدیل و پس از سقوط خلافت عباسی، در عصر مغولان و ایلخانان در مناطق مختلف جهان اسلام همچون ایران و آناتولی نفوذ و گسترش بیشتری یافت تا جایی که جنبهی اخلاقی - صنفی فتوّت بر جنبهی سیاسی آن غلبه کرد. در این دوران خانقاهها محل دستگیری از مردم و فتوتنامههای زیادی با گرایشهای صوفیانه تدوین و نگاشته شد. با توجه به اهمیت موضوع، این مقاله در صدد است به طور کلی و با روش توصیفی- تحلیلی به بررسی گفتمان فتوّت صوفیانه در تاریخ اسلام از قرن سوم تا هشتم هجری قمری، بپردازد.
http://aijh.modares.ac.ir/article-31-4388-en.pdf
per
Tarbiat Modares University
The Journal of Research in Humanities
2383-4269
2538-2160
2013-06
20
3
19
36
article
مواضع تربیتی و نکات اصلاحی در ادب ابن مقفع
فضل الله میرقادری
1
لیلا جمشیدی
2
یکی از رویکردهای مهم در ادبیات، رویکرد تربیتی است. در عرصهی ادبیات، بزرگانی وجود دارند که آثارشان رنگ اخلاقی و تربیتی به خود گرفته است. ابن مقفع از جمله ادیبانی است که در آثار خویش، رفتار انسان را در زمینههای گوناگون مورد توجه قرار داده و به مسائل تربیتی عنایت ویژهای داشته است. اگرچه پژوهشگران بسیاری با هدف کشف جنبههای زبانی و بلاغی، آثار وی را مورد بررسی قرار دادهاند؛ ولی به جنبه تربیتی این آثار چندان توجهی نشده است. این در حالی است که ابن مقفع در آثار ادبی خویش به مسائل تربیتی و ارائه اصول و تبیین مبانی توجهی در خور داشته و کوشش وی در تعیین اهداف تربیتی و پیش بینی راهکارهای تحقق آن بسیار قابل توجه است. در این مقاله با بکارگیری شیوه توصیفی- تحلیلی، سعی بر آن است که اندیشهها و مبانی تربیتی ابن مقفع در زمینه اصلاح و تربیت با دستیابی به آرای پراکنده وی در کتابها و نامههایش، استخراج و مورد تحلیل قرارگیرد و در پایان به این نتیجه دست یابد که ابن مقفع به عنوان یک ادیب از مربیان و اصلاحگرانی است که در دو زمینه نظری وعملی اثر گذار بوده و مضامین تربیتی که او در آثارش بدان پرداخته، از بهترین نمونهها برای راهیابی جامعهی انسانی به سوی زندگی برتری است که سعادت دو جهانی انسان را تضمین میکند.
http://aijh.modares.ac.ir/article-31-3404-en.pdf
per
Tarbiat Modares University
The Journal of Research in Humanities
2383-4269
2538-2160
2013-06
20
3
37
55
article
زیبایى وفلسفه تلویزیون از دیدگاه نگرش بومى
اصغر فهیمی فر
1
فراس العضل
2
هدف این مطالعه، تأملی در ابعادی از تلویزیون به عنوان مهم ترین ابزار ارتباطی جهان مدرن است. پژوهش های معطوف به تلویزیون از زوایای متعدد و تحت پارادایم های مختلف انجام شده است، اما نویسنده در این نوشتار می کوشد از زاویه ی فرهنگ بومی بر ابعاد زیبایی شناسی و فلسفی رسانه تمرکز کند. رسانه های مدرن مانند تلویزیون در فرهنگ غرب متولد شده و ماهیت آنها بر زمینه ای از عناصر و ساختارهای فرهنگی و معناشناختی این قلمرو فرهنگی شکل یافتهاست. بنابراین نوع به کارگیری رسانه ی مدرنی مانند تلویزیون که ماهیت زیبایی شناختی یافته و کارکرد آن در کشورهای غربی، بر اساس مأموریت هایی چون سرگرمی قوام یافتهاست، در دیگر حوزه های فرهنگی و جغرافیایی از جمله ایران، نیازمند بازشناسی ماهوی است تا بتوان در بومی کردن آن تلاش کرد. تا این اتفاق نیفتد، هر گونه تلاش برای انتقال موفق مفاهیم فرهنگی در جغرافیای نوین امکان پذیر نخواهد بود. در این مطالعه بر این نکته تأکید شده که تلویزیون از دل نظام فرهنگی و زیبایی شناختی مدرن سر برآورده است و متقابلاً در ترویج نظام ارتباطی نوین نقش اساسی بر عهده دارد. این نظام نوین تفاو ت های اساسی با نظام سنتی بدون تلویزیون دارد. در ضمن ماهیت تلویزیون با نوعی از هستی شناسی، معرفت شناسی و زیبایی شناسی نسبت دارد که شناخت نسبت های یاد شده از شروط اساسی تصرف در ماهیت این رسانه ارتباطی است. واژگان کلیدی: ماهیت تلویزیون، نظام فرهنگی نوین، هستی شناسی، معرفت شناسی، زیبایی شناسی.
http://aijh.modares.ac.ir/article-31-6899-en.pdf
per
Tarbiat Modares University
The Journal of Research in Humanities
2383-4269
2538-2160
2013-06
20
3
57
69
article
نگرشی به حدوث اسمی سبزواری و دیدگاه های مختلف دو شارح منظومه سبزواری
http://aijh.modares.ac.ir/article-31-4140-en.pdf
per
Tarbiat Modares University
The Journal of Research in Humanities
2383-4269
2538-2160
2013-06
20
3
71
93
article
ناله های حزن و اغتراب در شعر مهدی اخوان ثالث و مظفر النوّاب
(بررسی تطبیقى)
جهانگیر امیری
1
الیاس نورایی
2
رضا کیانی
3
فاروق نعمتی
4
مسعود اقبالی
5
مهدی اخوان ثالث و مظفر نواب از شاعران برجسته و بهنامی هستند که در آغاز جوانی در گیر و دار مسائل سیاسی سرزمینهای خود وارد شدند و زندگی شاعرانهی خود را به مبارزهی مستمر علیه نظامهای استبدادی حاکم بر دو کشور ایران و عراق اختصاص دادند. شباهت در شرایط سیاسی و تجربههای تلخی که دو شاعر در ایران و عراق آن زمان داشتهاند، باعث ایجاد نوعی حالت روحی در این دو شده که بازتاب این حالت بر اشعارشان سایه افکنده است؛ تا جایی که میتوان از آن به عنوان "احساس حزن و اغتراب" یاد نمود که نمودی از یأس و بدبینی این دو را به تصویر میکشد. در این راستا، مقالهی حاضر با تکیه بر شیوهی تطبیقى- تحلیلی مکتب آمریکایی در صدد است دغدغهی اغتراب و نغمههای حزن و اندوه را در شعر این دو شاعر تطبیق و بررسی نماید، در حالی که بحث ما به این نتیجه منتهی میگردد که نمود مضامین مشترک در شعر این دو، ناشی از احساس مشترکشان دربارهی شرایط ناگواری است که به ویژه در زندان داشتهاند. سؤالی که در اینجا مطرح میشود، این است که: مهمترین شواهدی که ما را بر آن داشته که شعر این دو را در باب حزن و اغتراب مقایسه کنیم، چیست؟ پاسخ به این سؤال، همان چیزی است که ما در خلال ذکر نمونههای مشابه از دو شاعر در پیِ آن هستیم.
http://aijh.modares.ac.ir/article-31-2817-en.pdf
per
Tarbiat Modares University
The Journal of Research in Humanities
2383-4269
2538-2160
2013-06
20
3
95
109
article
شگردهای غنی سازی دلالت در شعر ادیب کمال الدین
کبری روشنفکر
1
رسول بلاوی
2
شیوههایی که شاعر جهت نقل مفاهیم و تأثیرگذاری به جای تعبیر مستقیم و بیپرده، به کار میبرد، خواننده را از جنبه ظاهری و سطحی قصیده به مفاهیم و دلالتهای پنهان در ماورای متن سوق میدهد و بدین ترتیب به کامل کردن آنچه که در توان بیان مستقیم واژگان نیست، میپردازد؛ از جملهی این شگردها، به کارگیری نماد و مفاهیم سنتی است که باعث غنای بیشتر متون شعری و اصالت آنها میگردد. شاعر معاصر عراقی ادیب کمالالدین در شعر خود روشهای جدید و موثری را در توجیه افکار و بیان دیدگاهها، و نیز غنای بیشتر متن، به کار برده است. قصائد وی سرشار از دلالتهای نمادین حروف، رنگها و شخصیتهای سنتی میباشد. در این پژوهش سعی شده است که بر مبنای شیوهی توصیفی – تحلیلی، به بیان بارزترین شیوههای به کار رفته در شعر ادیب کمال الدین پرداخته شود. نتایج بحث در این زمینه گویای آن است که تجربه حرفی شاعر، دلالتهای نمادین حروف در شعر وی، بینامتنی قرآنی، و فراخوانی شخصیت پیامبرانی همچون حضرت نوح (ع) و حضرت یوسف(ع)، سپس رنگها و دلالتهای نمادین آنها مهمترین این شیوهها میباشند. این مقاله به بررسی نه دیوان آخر شاعر، که تمامی آنها بین سالهای 1993م تا 2013م چاپ شده، میپردازد.
http://aijh.modares.ac.ir/article-31-4349-en.pdf