AU - مرادی, محمد هادی AU - سلیمی, سیده فاطمه TI - معانی حاشیه ای در پژوهشهای کهن و زبان شناسی نوین PT - JOURNAL ARTICLE TA - mdrsjrns JN - mdrsjrns VO - 20 VI - 1 IP - 1 4099 - http://aijh.modares.ac.ir/article-31-5364-en.html 4100 - http://aijh.modares.ac.ir/article-31-5364-en.pdf SO - mdrsjrns 1 AB  - پژوهش های معناشناختی بر این باور است که کلمات از معانی مشترک وضعی شکل می­گیرند که هدف آن، اطلاع­رسانی و تبادل اندیشه است سپس این کلمات در سیر تحولات معنایی، معانی عاطفی فردی را ایجاد می­نمایند تا نقش اثرگذاری و بلاغی زبان شکل گیرد. اگر معانی را مجموعه­ای از شبکه های شعاعی بدانیم، این مجموعه از یک مرکز و خطوط حاشیه­ای تشکیل می­گردد؛مرکز دایره، معانی ثابت وضعی را در بر می­گیرد و خطوط جانبی متشکل از سایه ی معناها، معانی فرعی را به وجود می آورد. این معنا، زاییده­ی ارزش های عاطفی و عناصر بافت­بنیان در موقعیتی کاربردگرا است. معانی حاشیه ای، ابتکار نوینی به شمار نمی­رود بلکه در پژوهش های کهن فقهی، اصولی، و به ویژه بلاغی با نام هایی همچون «معنای معنا»، «معنای دوم»، «پیرو» و «ضمنی» وارد شده است و تمامی این اصطلاحات مترادف مصطلحات امروزی همچون هامشی، إیحائی، إنعکاسی و حاشیه­ای می­باشد. در این مقاله سعی بر آن است تا مسائل نظری دو دوره مورد واکاوی قرار گیرد:ابتدا به شناخت معانی ثانوی در تقسیم بندی های کهن و معاصر پرداخته سپس نتایجی از آن ارائه می­گردد. مسأله قابل تأمل آنکه در مباحث نظری، تضاد به چشم نمی­خورد، بلکه تنها نوعی اختلاف سلیقه وجود دارد که به خاطر گرایش های فکری متفاوت است. تمامی پژوهشگران در بیان ویژگیهای بنیادین معانی فرعی با هم اتفاق نظر دارند که می­توان به مواردی اشاره نمود: ارتباط معانی فرعی با عناصر عاطفی، تبلور آن از طریق سیاق زبانی و مقامی و نقش آن در وظیفه اثربخشی. روش کاربردی در این مقاله، توصیفی- تحلیلی است که با استناد به منابع علمی ارائه شده است. CP - IRAN IN - LG - eng PB - mdrsjrns PG - 89 PT - YR - 0