Volume 20, Issue 2 (0)                   AIJH 0, 20(2): 83-100 | Back to browse issues page

XML Persian Abstract Print


Abstract:   (14292 Views)
نقد ادبی در مسیر رو به پیشرفت خود،  با رویکردهای متعددی مواجه شد؛ این رویکردها با نگاه بلاغی، اجتماعی و روانشناسی و با چارچوبی بافت محور آغاز و تا رویکرد ساختارگرائی و پساساختارگرائی نظیر:  نشانه شناسی و ساختارشکنی و ... با چارچوب فرامتنی امتداد یافت. اما ساختارگرائی،  یکی از مهم ترین رویکردهای توصیفی نقد ادبی است که ناقد در آن،  به دور از هرگونه متعلقات خارجی تنها به ساختار متن و سطوح مختلف آن نظیر: سطح آوائی، ساختاری، و معنائی و نیز تعیین تقابلات دوگانه میان واژه ها رو می کند چه این تقابلات،  نوعی تضاد و جدائی را سبب می شوند که ادیب واجد آن در میان دو جهان متضاد است. با این مقدمه، مقاله حاضر برآن ا ست تا ساختار موسیقائی درونی شعر ابن فارض را در پرتو ساختارگرائی صورت گرای ادبی بررسی کرده و از نیروی تلقینی آن پرده بردارد. موسیقی درونی شعر ابن فارض، در صنعت تکرار، خوشه های صوتی/ هم صدائی، و تقابل های دوگانه و قابلیت بیانی این تقابلات در تصویر عواطف شاعر نمود یافته است. در گردآوری این مقاله،  از روش استقرائی،  و مطالعات کتابخانه ای و مستندات استفاده شده است. ماحصل این خوانش، آن است که ساختار موسیقائی با نگرش درونی شاعر هماهنگ می باشد. این هماهنگی،  در تکرار واج ها همراه با صفات و مخارج حروف شان نمایان شده تا بیانگر معانی پنهان در شخصیت شاعر باشد. جملات نیز، علیرغم ساختارهای مختلف خود، از طریق تکرار بعضی از حروف و کلمات با ژرف ساخت متن انسجام یافته است. هم چنین، تقابلات دوگانه برخی واژه ها در اغلب انفاس شعری شاعر کاملا مشهود است.
Full-Text [PDF 232 kb]   (8730 Downloads)    

Received: 2012/07/14 | Accepted: 2013/03/16 | Published: 2013/08/23

Rights and permissions
Creative Commons License This work is licensed under a Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License.